دانلود رمان ملاقاتی به قلم آتوسا کوراوند با لینک مستقیم
رمان ملاقاتی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: آتوسا کوراوند
تعداد صفحات: 334
خلاصه رمان: آریا رستگارفر، پسری که با آرزوی خواننده شدن بزرگ شد ولی هیچ انگیزهای برای رسیدن به آرزوش نداشت و درست زمانی که فکرشو نمیکرد دختری به نام ونوس وارد زندگیش شد و به زندگیش رنگ تازهای زد اما همون موقع که فکر میکرد داره به خوشبختی نزدیک میشه زندگیش از این رو به اون رو شد…
دانلود رمان ماشین می ایستد به قلم ای ام فورستر با لینک مستقیم
رمان ماشین می ایستد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: خارجی، تخیلی
نویسنده رمان: ای ام فورستر
تعداد صفحات: 232
خلاصه رمان: روایت تخیلی سرنوشت بشر در آیندهای دور است. هزاران سال بعد، انسانها به وسیلۀ ماشین، در اعماق زمین زندگی و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
دانلود رمان سیانوژن نورانی به قلم آگاتا کریستی با لینک مستقیم
رمان سیانوژن نورانی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: خارجی، پلیسی
نویسنده رمان: آگاتا کریستی
تعداد صفحات: 282
خلاصه رمان: داستان زن زیبایی است به نام رزماری بارتون. در طول داستان شخصیت وی، ازدواجش، مسائل و روابطی که به گونه های مختلف دارد و مرگش رفته رفته به وسیله کسانی که وی را خوب می شناختند مطرح و بازگو می گردد.
دانلود رمان انکارم مکن به قلم مژگان احتشامی با لینک مستقیم
رمان انکارم مکن نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: مژگان احتشامی
تعداد صفحات: 300
خلاصه رمان: متین دختر زیبایی است که زندگی زیبایی دارد. ۳ برادر که او را دوست دارند و همسری عاشق که هر لحظه محبت خود را به او ابراز میکند. تا اینکه متین در چندین جا دچار حالت غش می شود و از هوش میرود. به توصیه ی مادرش به دکتر میرود و پس از انجام آزمایش می فهمد به بیماری سرطان مبتلا شده است. حال زندگی روی دیگر خود را به متین نشان می دهد. نامزدی که تا دیروز ورد زبانش نام او بود بعد از فهمیدن این ماجرا با او سرد می شود تا اینکه متین عکسهای شوهرش و زن دیگری را در مهمانی می بیند…..
دانلود رمان پرچین عشق به قلم ناهید شمس با لینک مستقیم
رمان پرچین عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: ناهید شمس
تعداد صفحات: 134
خلاصه رمان: سالهاست که پرنیا چند جمعه در میان به همراه پدر بر سر مزار مادرش می آید. فاتحه ای می خوانند و بعد از اینکه سعید سالاری یعنی همان پدر پرنیا لحظاتی چند به دور دستها می نگرد و گاهی نم اشکهایش را با پشت دست پاک می کند و زمزمه هایی با کسی که سالهاست در زیر خروارها خاک خوابیده است می کند، بلند می شود و….