دانلود رمان فرانکنشتاین به قلم مری شلی با لینک مستقیم
دانلود رمان فرانکنشتاین نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: تخیلی
نویسنده رمان: مری شلی
تعداد صفحات: 331
خلاصه رمان: فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگتر از یک انسان معمولی میسازد.موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه های ناشی از دوختن به چشم میخورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خلقش از دست شرارت های او فرار میکنند. هیولایی که که خالقش نیز نمیتواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن میشود.
دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا به قلم کیانا بهمن زاد با لینک مستقیم
دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، طنز
نویسنده رمان: کیانا بهمن زاد
تعداد صفحات: 332
خلاصه رمان: همیشه با خودم فکر میکنم چرا یه شب گردن این پسره بیشعورو محکم با این دستام نمیگیرم تا خفش کنم از شرش خلاص بشم ولی هربار که فکر میکنم کنارش چه قدر کیف میکنم از تصمیمم پشیمون میشم یک هو از روی هوا جستی میزنم یه جرقه بزرگ توی سرم زده شده بود…
وایسا ببینم چرا که نه؟یه طوری این کارو میکنم که نمیره فقط زجر بکشه یا اصلا میتونم بدتر مثلا…. خنده مرموزانه ای کردمو با تخسی گفتم:آقا آرسام بچرخ تا بچرخیم لاستیک ماشین خوشگل منو پنچر میکنی؟دارم برات با هیجان پتوی رو پتو کنار زدم و برای عملی کردن نقشم راهی شدم و… غرورم… لعنتی ترین ویژگی دوست داشتن من است…
دانلود رمان فیروزه به قلم فاطمه حیدری با لینک مستقیم
دانلود رمان فیروزه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: فاطمه حیدری
تعداد صفحات: 140
خلاصه رمان: کیش پریا : «قبول نیست ، من که گفتم بلد نیستم »و بالاخره ، کیش و مات ..پریا : «اصلا باهات قهرم» قهر نکن دیگه ، تو یه فرصت مناسب بهت یاد می دم ؛ الان بیا بریم بیرون ناهار مهمون من .پریا : « باشه بریم ، مهمون تو » از اتاق بیرون زدیم ، از مامان که تو آشپزخونه بود ، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم. چه خبر از خانواده محترم ؟پریا : «خوب هستن ، خبرا پیش خودته !؟
دانلود رمان چراغونی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه_اجتماعی
نویسنده رمان: بهار
تعداد صفحات: 242
خلاصه رمان: هميشه تمام عشق ها نبايد آخرش رسيدن به معشوق باشه … براي رسيدن به پايان خوب نبايد همه چيز عالي پيش بره …قصه زندگي دختر داستان همه اين فراز و نشيب ها رو داره … حالا نورايِ داستان ما كه يه دختريه كه تازه از خارج اومده و هيچي از فرهنگ ايران نمي دونه …با4 يه پسرِ يكمي …البته يكمي (يه ذره بيشتر از يكمي ) مذهبي آشنا ميشه كه از قضا ورزشكارم هست …