دانلود رمان تارا به قلم پردیس نیک کام با لینک مستقیم
دانلود رمان تارا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، جنایی ، معمایی
نویسنده رمان: پردیس نیک کام
تعداد صفحات: 1826
خلاصه رمان: من یک نفر نیستم! من بعد های مختلف شخصیتی دارم! دختری آرام و مهربان… شیطانی که بلند بلند میخندد و ساکت نمیشود. دختری معصوم و پاک، بدجنس و سنگدل.آدمی سالم، مریضی روانی فردی که التماس میکند و فرد دیگری که از بالا به همه نگاه میکند… آدمی که خود آزاری میکند و آدم دیگری که داد میزند بر سر خودش که بس کن حیوان !خودم را از بین بردی.
قسمتی از متن رمان تارا
از داخل کارتون گوشه اتاق دوتا دستکش برداشت ، و به سمتم اومد. دستکش هارو به سمتم گرفت و گفت شروع کن تارا، قوی بودن رو امروز یاد بگیر تا فردا ، وقتی زمین خوردی بتونی خودت رو جمع و جور کنی … به چشم های مهربونش نگاه کردم و آروم دستکش هارو ازش گرفتم به کیسه بکس ، وسط اتاق اشاره کرد و گفت: شروع کن ، باتمام قدرت ضربه بزن … آب گلویم را سخت قورت دادم و پرسیدم : چرا آنالیا ، از من بدش میومد ، نومیدونی نه ؟ تارا فصل دوم رز سیاه
و گفت : تمام این سال ها بخاطر اینکه بچه خودش ، دست هارون اسیر بود از تو مراقبت کرد … دستام بی حس کنار بدنم افتاد … پلک زدم اما دورم تار بود فقط خاطرات برام رنگ می گرفت …. قدم برداشتم و جلوی کیسه بکس ایستادم … قطرات اشکم لجوجانه روی گونه هام سرخوردن یادم اومد … تمام اون شب های که یواشکی پشت تلفن لالایی میخوند و من کنجکاو بودم تا بدونم طرف مقابلش کیه …مشت اول …. مامان برگشت و با اخم نگاهم کرد .
کایا ، این وقت شب اینجا چیکار می کنی ، پروبخواب تارا – مامانی میشه پیش تو بخوابم …اخم بین ابروهایش غلیظ تر شد و تلفن رو پایین آورد نه نمیشه ، برگرد توی تخت خودت بخواب مشت دوم ….. مشت سوم دندون هامو روی هم فشردم تا صدای خرد شدنم را کسی نشنودا به کدام جرم ، شکنجه شدم ؟ مشت چهارم من فقط پنج سال داشتم … می ترسیدم . من هم دلم لالایی و نوازش مادرانه میخواست ، خواسته زیادی بود ؟ مشت پنجم …. من هم دلم پدری میخواست تا با او عصر ها به پارک بروم
دانلود رایگان رمان تارا اثر پردیس نیک کام
دانلود رمان تارا 8.78 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت