دانلود رمان بوی یاس پژمرده به قلم آسمان با لینک مستقیم
رمان بوی یاس پژمرده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: آسمان
تعداد صفحات: 239
خلاصه رمان: پونزده سال با یه هویت جعلی زندگی کردن…گول زدن مدیر و ناظم ومعلم و همکلاسی …موندن سر کوچه مدرسه دخترونه و متلک زدن به دخترا..سیاه کردن پشت لبت یه جوری که همه فکر کنن تو پسر تازه به بلوغ رسیده ای…ایناهمه فقط از پس یه شیطان بر می یاد….
قسمتی از متن رمان بوی یاس پژمرده
ببرم، نمیدونه که خبر دارم تمام ثروت بابا دست عمومه و هر وقت اراده کنم میتونم پس بگیرم ! نهال کمی مکث کرد و گفت: خب چرا این کارو نمیکنی؟بهتر از آواره شدنه که .
لب هایم را محکم روی هم فشار دادم و جواب دادم: دنگ و فنگ زیاد داره،کی حوصله داره، کاش میتونستم یه کاری برای خودم دست و پا کنم خودم یهجوری خرج خودمو در بیارم، بخدا نهال دیگه خسته شدم . اگه عموت بفهمه فرید از خونه بیرونت کرده چیزی نمیگه؟ با پوزخند سرم را تکان دادم:-خوش خیالی ها،فکر میکنی فرید میذاره کسی بفهمه منو
بیرون کرده…
حتما میگه خودم رفتم و عمو هم انقدری سرگرم کاراش هست که زیاد بهنبود من اهمیت نده . نهال آهی کوتاه کشید و در حالی که حرکت میکرد گفت:-خدا بزرگه انشاالله درست
میشه ! من هم متقابلا آهی کشیدم و بیحرف خیره ی خیابان سیاه پوشِ جلو رویم شدم . نفهمیدم چه قدر گذشت که ماشین توقف کرد،نگاه خیرهام را از پنجره گرفتم و چشمم
روی آپارتمان بغل دستم ثابت ماند . پیاده شو یاس،بریم تو .
سری در حرف نهال تکان دادم و درِ ماشین را باز کردم و پیاده شدم،نهال کنارم ایستاد و بعد از قفل کردن ماشین هم قدم هم به سمت در رفتیم.نهال با کلید تو دستش در را باز کرد و دستش را پشت کمرم گذاشت و داخل شدم…
به سمت آسانسور رفتیم و نهال در حالی که دکمه ی آسانسور را میزد گفت:بابام امشب ماموریته،مامانم و مارال و من
تنهاییم،داشتیم شام میخوردیم زنگ زدی،حتما مامان اینا منتظرمونن . آسانسور آمد و من با خجالت رو به نهال گفتم: متاسفم واقعا نهال،مزاحم شدم
دانلود رایگان رمان بوی یاس پژمرده اثر آسمان
دانلود رمان بوی یاس پژمرده 1.1 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت