ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان » رمان استور

دانلود آهنگ جدید و قدیمی معروف از خوانندگان محبوب با لینک پر سرعت مستقیم و رایگان همراه با متن ترانه کامل آثار از وبسایت رمان استور به همراه پخش آنلاین

دانلود رمان بنویس تا اتفاق بیفتد به قلم هنریت کلاوسر با لینک مستقیم

دانلود رمان بنویس تا اتفاق بیفتد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: روانشناسی
نویسنده رمان: هنریت_کلاوسر
تعداد صفحات: 345

دانلود رمان بنویس تا اتفاق بیفتد

خلاصه رمان: کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتند» نوشته‌ی «هنریت کلاوسر» ترجمه‌ی «جهان قطب شاهی» و «ندا رشیدی» است. ایده این کتاب ساده به نظر می‌رسد شما برای اینکه بتوانید رویاها ،اهداف و آرزوهای خودتان را به واقعیت تبدیل کنید قبل از هر چیز باید آن‌ها را بر روی کاغذ بی‌ آفرینید، یعنی باید خیلی ساده درباره آن‌ها بنویسید. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «اگر سررشته‌ی امور زندگی‌تان را به دست بگیرید و آن‌ها را اداره کنید می‌توانید به رویاهایتان جامه‌ی عمل بپوشانید. با نوشتن، حوادث اتفاق می‌افتند، دکتر هنریت آن کلاوسر به شما چگونگی آن را آموزش می‌دهد و خاطر نشان می‌کند، نوشتن هدف‌ها به شما کمک خواهد کرد به خواسته‌هایتان برسید.

شما در این کتاب داستان‌هایی در مورد مردم عادی می‌خوانید که معجزات بزرگ و کوچکی در زندگی خود دیده‌اند، کسانی که نوشتن آرزوها در زندگی‌شان نقش اساسی بازی کرده و رویاهای آن‌ها را تبدیل به حقیقت کرده است. راهنمایی‌های همه جانبه‌ی دکتر کلاوسر و تمرینات بسیار آسانی که ارائه داده است مطمئنا حس خلاقیت و اعتماد به نفس شما را افزایش داده و بلیshareو موفقیت را در دستان شما قرار خواهد داد.» این کتاب را انتشارات «کتیبه پارسی» منتشر کرده است

دانلود رمان شب های بدون مهتاب به قلم بهاره اعلمی با لینک مستقیم

دانلود رمان شب های بدون مهتاب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه

نویسنده رمان: بهاره اعلمی

تعداد صفحات: 109

دانلود رمان شب های بدون مهتاب

خلاصه رمان:   رمان از زبون دختری به اسم نازگله که قراره با فرزاد ازدواج کنه ولی با یه اتفاق سرنوشت نازگل عوض میشه و زندگیش تغییر می کنه…

دانلود رمان فقط تو به قلم م.علیزاده با لینک مستقیم

دانلود رمان فقط تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه_اجتماعی

نویسنده رمان: م.علیزاده

تعداد صفحات: 48

دانلود رمان فقط تو

خلاصه رمان:    به جهت علاقه ای که به خواندن رمان داشتم، در طول عمرم رمان های زیادی خوانده ام، نوشته های زیبایی که قلم نویسندگان آنها را تحسین میکنم. و در یک جمله میتوان گفت که همه ی آنها به موضوع عشق پرداخته بودند. عشقی که ناکام ماند، یا عشقی که به رسیدن ختم شد، عشقی که بعد از بهم رسیدن نابود شد و عشقی که بعد از بهم رسیدن کامل شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم وقتی برای اولین بار دست به قلم میبرم تا رمانی را بنویسم، از عشقی سخن بگویم که چه بخواهیم چه نخواهیم در کنارمان است. فقط محبت میتواند آنرا به ما نزدیک تر کند و البته کمی توجه! توجه به کسی که خالق ماست. به کسی که بی اندازه دوستمان دارد. و حتی توجه به خانواده هایمان، به عزیزانی که در کنارمان هستند، برای رسیدن به آنها هیچ تلاشی نکرده ایم اما برای صمیمی تر کردن روابطمان با آنها باید تلاش کرد. از عشقی نوشته ام که کمتر به آن پرداخته شده

دانلود رمان کبودی های زیر پوست شهر به قلم مهسا موحد با لینک مستقیم

دانلود رمان کبودی های زیر پوست شهر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه _ اجتماعی

نویسنده رمان: مهسا موحد

تعداد صفحات: 224

دانلود رمان کبودی های زیر پوست شهر

خلاصه رمان: داستانی از زخم های جامعه! دختری قربانی احساس پدر و مادر.. لیلی کاخ نشین؛ مجنون فرش نشین! داستانی از دلِ عشق و نفرت.. پولدار و فقیر! دختری که دخترانگی بلد نیست! گاهی هم باز بودن تمام زندگی را نابود می کند..! وقتی ما داستان ها رو می خوانیم و به آدم های بدِ داستان می رسیم از اون ها متنفر می شیم! اما همه آدم ها دلیلی برای بد بودن دارند.. مثلا کسی را دیدید از بچگی بد باشد؟، قطعا نه! گاهی آدم های اطرافمون باعث می شوند از خودمان متنفر بشیم.. گاهی نبود کسی که نگرانت باشد، بهت محبت کند تو را نابود می کند! مــن از اول هم کسی را نداشتم…

دانلود رمان دانشجوی دلبر من به قلم محدثه با لینک مستقیم

رمان دانشجوی دلبر من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه_ همخونه_ای _کلکلی _ طنز
نویسنده رمان: محدثه
تعداد صفحات: 1500

دانلود رمان دانشجوی دلبر من

خلاصه رمان: در اتاق یدفعه باز شد و حلما با چند دست لباس وارد اتاق شد من: چته تو! حلما: ایسان بیا کمک کن …چی بپوشم پشت بند حرفش لباس هاشو رو تخت پرت کرد و دست به کمر وایساد…از رو تخت بلند شدم و نگاهی به لباس هاش کردم مانتو عبایی زردش و با شلوار کتان مشکیش و برداشتم و جلوش گرفتم و گفتم من :اینارو بگیر بپوش از دستم لباسارو گرفت و”ممنونی”زیر لب گفته