دانلود آهنگ جدید و قدیمی معروف از خوانندگان محبوب با لینک پر سرعت مستقیم و رایگان همراه با متن ترانه کامل
آثار از وبسایت رمان استور به همراه پخش آنلاین
رمان جوزا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: م_بهارلویی
تعداد صفحات: 1849
خلاصه رمان: برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همه ی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی مغزم منقار میکوبید!
دانلود رمان طالع آغشته به خون به قلم مهلا حامدی با لینک مستقیم
رمان طالع آغشته به خون نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، انتقامی، هیجانی، معمایی
نویسنده رمان: مهلا حامدی
تعداد صفحات: 510
خلاصه رمان: بهش میگن گورکن، یه قاتل زنجیرهای حرفهای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه…چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست…حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک بکشه! و با چهرهی واقعی او آشنا بشه… حکم میگه که باید اسیر بشه، اسیر او اما…
دانلود رمان سیاه مست به قلم تمنا زارعی با لینک مستقیم
رمان سیاه مست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجباری، درام، انتقامی
نویسنده رمان: تمنا زارعی
تعداد صفحات: 1512
خلاصه رمان: جنازهی خواهرِ یارا، نامزدِ سهند خان بزرگ آبادی رو صبح زود تو خونه باغ یه مرد غریبه پیدا کردن! سهند خان انتقامِ این رسوایی و بی آبرویی رو از خواهر کوچیک یلدا گرفت!
دانلود رمان زن شرطی به قلم نیلوفر قائمی فر با لینک مستقیم
رمان زن شرطی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: نیلوفر قائمی فر
تعداد صفحات: 650
خلاصه رمان: ماریا، از همسرش جدا شده ولی با قتل همسر سابقش درگیر پرونده قتل او شده و به زندان میافتد و بعد هفت ماه آزاد میشود این در حالی است که به خاطر یک شرط آزاد شده و اما آن شرط شروع رمان زن شرطی هست ….
دانلود رمان بیراهه به قلم لیلی تکمیلی با لینک مستقیم
رمان بیراهه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: لیلی تکمیلی
تعداد صفحات: 1246
خلاصه رمان: هوای گرم و شرجی بندرگاه نفس را تنگ میکرد و بر پوست های آفتاب سوخته و عریان آدمیان داغ مینشاند.
صیادان در گروه های چندنفری سوار بر بلم دل خلیج را شکافته و تورهای خود را به درون آب می افکندند. پسر جوان خسته و نا امید بر شن های ساحل نشسته و زانوانش را بغل گرفته و به رقص قایق ها در تلاطم امواج مینگریست.