دانلود آهنگ جدید و قدیمی معروف از خوانندگان محبوب با لینک پر سرعت مستقیم و رایگان همراه با متن ترانه کامل
آثار از وبسایت رمان استور به همراه پخش آنلاین
دانلود رمان فصل های نخوانده عشق به قلم سنا قیصری پاک با لینک مستقیم
رمان فصل های نخوانده عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سنا قیصری پاک
تعداد صفحات: 3521
خلاصه رمان: راه های نرفته بسیارند. رازهای نادانسته نیز و زندگی کتابی ست… که فصل های ناخوانده بسیار دارد. مگو: تا کی؟ تا چند ؟ کتاب را ورق بزن گام بردار زندگی بر چکاد عشق روزی گل خواهد داد .
دانلود رمان همه زخم های من از عشق است به قلم شمسی جلفا با لینک مستقیم
رمان همه زخم های من از عشق است نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: شمسی جلفا
تعداد صفحات: 1433
خلاصه رمان: رها از جانان خداحافظی کرد و گوشی کرم رنگ را سرجایش میگذاشت که صدای همسرش را شنید که با خنده میگفت: غمت نباشه من عاشقتم. رها منتظر ماند تا حرف های عشقش تمام بشود وبعد با خوشحالی تماس تلفنی را قطع کرد و مشغول مرتب کردن صفحه میز کارش شد همچنان گرم تمیز کردن بود که بیاختیار آهی از سینه اش بیرون جهید.
دانلود رمان کیلومتر صفر به قلم شیوا بادی با لینک مستقیم
رمان کیلومتر صفر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: شیوا بادی
تعداد صفحات: 1538
خلاصه رمان: علی، مردی مذهبی و سر به زیره که برای گرفتن حق برادرش دختر دشمنشون رو میدزده، دختری که تازه از آلمان برگشته و در قید و بند هیچی نیست و حسابی دل از پسرمونن میبره!
رمان نیلوفر آبی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، مافیایی
نویسنده رمان: زهرا
تعداد صفحات: 3285
خلاصه رمان: از دست یه هیولا به دست یه قاتل افتادم.. قاتلی که فقط با خشونت اشناست وقتی آلوده به دست های یه قاتل بشی، فقط بخوای تو دستای اون باشی، قاتل بیرحمی که جذابیت ازش منعکس بشه، زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو می شکنه
دانلود رمان مغرور کت و شلواری به قلم پنلوپه وارد با لینک مستقیم
رمان مغرور کت و شلواری نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، خارجی
نویسنده رمان: پنلوپه وارد
تعداد صفحات: 620
خلاصه رمان: اون روز مثل هر روز دیگهای توی مترو شروع شد، تا اینکه من مجذوب مردی که اون سمت راهرو نشسته بود شدم. اونطوری بر سرکسی که پشت تلفن بود داد میزد، انگار حاکم جهان بود. اون مغرور کت و شلواری فکر میکرد کیه… فرمانروا؟ واقعتیش، شبیهاش بود…. موقع پیاده شدن، موبایلش رو جاگذاشت و من اون رو برداشتم.