دانلود رمان آنلاین سیگار سناتور از بهار سلطانی با پارت گذاری منظم برای خواندن نسخه کامل pdf با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
من فرهاد صوفی بعداز دوسال و بردن بزرگترین مسابقه رالی ترکیه، به خونه برگشتم. هنوز لباسهای مسابقمو درنیاورده بودم که گفتن باید رخت دامادی به تن کنی!! تا از بی آبرو شدن عروسی که قرار بود عروس برادرش بشه جلوگیری کنم!!
چون فرزین درست قبل از خواندن خطبه بطرز_مشکوکی_ناپدید میشه و دختر حاج فتاح رو سرسفره بی_داماد میگذاره و اگر حاج فتاحی که یک روستا به سرش قسم میخورند بفهمد حمام خون راه می افته!!