دانلود آهنگ جدید و قدیمی معروف از خوانندگان محبوب با لینک پر سرعت مستقیم و رایگان همراه با متن ترانه کامل
آثار از وبسایت رمان استور به همراه پخش آنلاین
دانلود رمان تیاناز به قلم آفتابگردون با لینک مستقیم
رمان تیاناز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اربابی، اجباری
نویسنده رمان: آفتابگردون
تعداد صفحات: 314
خلاصه رمان: رمان تیاناز یا عروس 9 ساله داستان دختری هست که نافش رو به اسم ارباب بریدن و در سن 9 سالگی مجبور میشه طبق رسم و رسومات روستا با ارباب ازدواج کنه و …
دانلود رمان آریانا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اربابی
نویسنده رمان: سلنا شمس
تعداد صفحات: 828
خلاصه رمان: ارباب رایا .. شب عروسیش میفهمه فریال مشکل داره و بعد از بهم زدن عروسی بدون توجه به کسی از عمارت خارج میشه و میره خونه باغ که با دیدن آریانا …
دانلود رمان از جنس اقلیما به قلم شقایق علیزاده با لینک مستقیم
دانلود رمان از جنس اقلیما نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، ارباب_رعیتی، بزرگسال
نویسنده رمان: شقایق علیزاده
تعداد صفحات: 764
خلاصه رمان: فروش یک دختر شانزدهساله در قمار توسط پدرش، آغاز داستان اقلیماست. او به دست سیاوش، مردی سنگدل و بیرحم میافتد که هیچ رحمی در وجودش نیست. سیاوش او را میآزارد، تحقیر میکند و در بند اسارت نگه میدارد، اما در دل تاریکی، جرقههایی از احساس شکل میگیرد. پیوندی اجباری که ابتدا صیغهای موقت است، اما به مرور زمان، زندگی هر دو را دگرگون میسازد …
دانلود رمان سلطان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: اربابی، رعیتی، عاشقانه
نویسنده رمان: میم صحرا
تعداد صفحات: 777
خلاصه رمان: نفس که به همراه پدرش در عمارت بزرگ پاشا خدمت کار بود، بامرگ پدرش همه چیز تو زندگیش تغییر می کنه،پاشا ازش می خواد که زن دوم پسرش مهران بشه،واون چاره ای نداره جز قبول این شرط ولی همسر اول مهران نفس رو متقاعد می کنه که از عمارت فرارکنه…نفس شبانه به کمک زن مهران از امارت فرا می کنه و به روستای رقیب می ره اما از شانس بد یا شایدم خوبش، به دست افراد سلطان میوفته …
دراین میان راز هایی مگویی وجود داره که نفس ازاون ها بی خبره…سلطان که قدرت و شهامتش چشم خیلی هارو ترسونده ونفس که همیشه به این مرد به چشم دشمن نگاه کرده وحالا بهش پناه میاره از دست گرگ های آشنایی که می خوان تن و بدنش رو بدرن، فقط به جرم اینکه بی کس و بی پناه…و افراد پاشا که سرسختانه به دنبال این بچه رعیتن که برش گردونن به عمارت…این وسط اسرار ناگفته ای وجود داره که نفس ازاون ها بی خبره…وناگاه درگیر بازی وحشتناکی میشه که رهایی ازش به این آسونی ها نیست..