دانلود رمان بندبازی به قلم الناز محمدی با لینک مستقیم
رمان بندبازی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی
نویسنده رمان: الناز محمدی
تعداد صفحات: 1730
خلاصه رمان: پروا برای آزادی برادرش صادق که به جرم قتل به زندان افتاده، حاضره به هر کاری دست بزنه.. خیلی اتفاقی پارسا سر راه پروا قرار میگیره و آدرس برادرش پیمان رو برای کمک به پروا میده.. پیمان وکیلی قهار و کاربلده.. پروا سراغ پیمان میره غافل از اینکه ……..
قسمتی از متن رمان بندبازی
قلپی از آب پرتقال صنعتی را خورد و صورتش کمی توی هم رفت. لیوان را گذاشت لب میز و سمت کمدش رفت. سارا هنوز داشت نگاهش میکرد. قرص بیارم برات که….قرصتم اگه مث سفارشیه که به سالار برام دادی؟ با لبخند برگشت سمتش… به دردم نمیخوره دختر خوب…سارا اول جا خورد و بعد لب هایش کش آمد. اسپرسو دبل چی؟ میزتم آماده کردم. کدومشو؟ سارا با حیرت بیشتری خندید؛ چرا قابل پیش بینی نیستی پیمان؟
باور کن جرئت نمی کردم بیام تو اتاق بعد الان… با مکث دست برد سمت یقه ی لباسش… من تاثیر داشتم توی حال خوبت؟ تو اینجوری فکر کن…با خنده ی دخترجوان و طولانی شدن نگاهش فکری به سرش زد…چند وقته باهاتم حالم باهات اوکیه تا حالا چیزی ازت ندیدم پس خرابش نکن
گوشی من رو میز کنسول نبود روی برنامه ی تلگرامم باز نبود. به آنی رنگ دخترک پرید. پیمان ولی لبخند زد: خب؟!
تو به من شک داری؟
من به خودمم شک دارم. نگاه دخترک که سمت دیگر چرخید. ازش فاصله گرفت و تا صاف ایستاد، نگاهش را گرفت. گوشیت زنگ خورد فقط آوردمش که جواب بدی. نیومدی بیرون من جواب دادم پارسا بود. خودت ببین تماسای آخرت رو. اعصاب پروا را ریخت به هم بلند شد و پنجره را از جا کشید. جوری که خورد به دیوار و صدای بلندی داد بلندگو قورت دادی مگه؟ کپه مرگ نیستم من؟ سامان یکه ای خورد و برگشت سمتش چته؟
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
