دانلود رمان سنگ قلب عاشق پیشه به قلم دنیز با لینک مستقیم

رمان سنگ قلب عاشق پیشه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، درام 
نویسنده رمان: دنیز
تعداد صفحات: 502

خلاصه رمان: یزدان مردی خشن و پسر یه خانواده پولدار که از وقتی نوجوان بوده خانواده اشو ترک کرد تا وارد آکادمی فوتبال بشه و حالا توی سن 25 سالگی وقتی توی بهترین لیگ های خارجی بازی میکنه خبر مرگ پدر و مادرشو بهش میدن و اون ناچار به بازگشت به ایران میشه و متوجه میشه آهو یعنی خواهر ناتنیش توی تصادف بینایی شو از دست داده و حالا بهترین فرصت واسش ایجاد میشه تا انتقام تمام سال های دور از خونه و خانواده بودنشو از اون دختر بگیره و با انواع شکنجه ها و حقارت ها

قسمتی از متن رمان سنگ قلب عاشق پیشه 

دو روز گذشته بود. دو روز گذشته بود که نه خبری از جولیا داشتم و نه آهو سخت زیر تمرینات اردوی باشگاه داشتم جون میدادم تا برای بازی بعدی تیم حسابی آماده بشم و مهم تر از اون فکر اوضاع أهو از ذهنم دور بشه اما از سرم که نمی پرید هیچ بیشتر هم می شد. تن خستمو توی ماشین کشیدم و سرم رو روی فرمون گذاشتم. چرا از سرم نمی رفت؟!
اون دختر با من چیکار کرده بود که اینجوری شده بودم؟!

خسته بودم که دستم سست می شد و تمرکز نداشتم. به سختی استارت زدم و ماشین رو به حرکت در آوردم اصلا نفهمیدم چجوری خودمو تا خونه رسوندم چند بار بین راه چرت رفتم و خوابم برده بود. یهو از جام بلند شدم و فریادی کشیدم و به طرف جایی که آهو نشسته بود قدم برداشتم.
با دادم جولیا از جاش پرید و مبایلش هم از دستش روی زمین افتاد. آهو ترسیده بود. نمی دونست صدای داد برای چی و از کجاست و برای همین دستاش میلرزید و کم مونده بزنه زیر گریه.

دست دراز کردم و موهاش رو توی دستم گرفت و به سمت بالا کشیدم و توی صورتش داد زدم من من نذاشتم چشماتو عمل کنی؟ یعنی دکتر گفته تو خوب میشی و من نذاشتم
جیغ میزد و سعی میکرد موهاش رو از توی دستام بیرون
بکشه ولى من نمي فهميدم خون جلوی چشمامو گرفته بود.
انگار حقیقت دردش بیشتر از دروغی بود که ترس لو رفتنشو
داشتم یزدان… أخ ول كن توروخدا من همچین چیزی نگفتم ولم کن دردم میاد. آنقدر مظلوم گفت که دستم از موهاش شل شد و ولش کردم خم شدم.‌..

رمان سنگ قلب عاشق پیشه

نویسنده : دنیز

ژانر : عاشقانه، درام

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 502