دانلود رمان فریال به قلم رویا احمدیان با لینک مستقیم
رمان فریال نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: رویا احمدیان
تعداد صفحات: 1115
خلاصه رمان: فریال، دختر نوزدهسالهی جسور و شیطانی، بعد از سالها دوری با مرگ مادربزرگش مجبور میشود دوباره به آغوش خانواده پدری برگردد. اما روزگار خیلی زود او را غافلگیر میکند؛ چرا که تنها در مدت کوتاهی، عاشق پسرعموی مذهبی و خودرأیش میشود، کسی که زیر همان سقف با او زندگی میکند. فریال که به دنیای آزاد و مرفه خو گرفته بود، ناگهان وارد خانوادهای فقیر و سنتی میشود… و درست وقتی حاج میران سرنوشتش را به بازی میگیرد، همه چیز از نو رقم میخورد؛ عشقی آتشین و سرشار از کشمکش آغاز میشود …
قسمتی از متن رمان فریال
فردای آن روز و ساعت هشت صبح، زمانی که مقابل آیینه اتاقش ایستاده بود و مشغول آرایش بود از آن سو موبایلش را روی اسپیکر گذاشته بود و با دوستش صحبت میکرد؛ دوستی که شاید از جانب خانوادهاش کاملا رد میشد. صدای قهقهه مردانه عیسی در اتاق پیچید: خدایی میخوای واسه خاطر اون عفریته دیگه نیای دانشگاه؟ قهقهه بی غل و غش فریال در اتاق طنین انداخت و در همان حال شروع کرد سرمه کشیدن چشمان مشکی رنگش اینگونه جواب عیسی را داد: من نیام؟! امروز یه کاری دارم که نمیشه بیام وگرنه اونو کی آدم حساب کردم که بخوام بخاطرش از درس و دانشگاه بگذرم.. بابا اینارو ول کن شب پایهای بریم بیرون؟ عیسی از آن دسته آدمهایی بود که هرگز دست رد به سینه خوش گذرانی و بیرون رفتن نمیزد،
خیلی زود جواب داد: اره مهمون من… زنگ میزنم به بقیه هم. حاضر شو عصری میام دنبالت اوکی؟ فریال در آیینه چشمکی با رضایت روانه خودش کرد. اوکیه بیب… میبینمت. عیسی خداحافظی کرد و تماس را پایان داد. فریال شروع کرد وارسی خودش در آیینه؛ قدش ارث خانواده پدری بود و نه بلند بود و نه کوتاه لاغر بود و پوست روشنی داشت. صورتش زاویه داشت و کمی استخوانی بود، بینی سر بالا و کوچک و لبانی کوچک و خیلی کم گوشتی… چشمانش درشت نبود اما رنگ مشکیش زیبایی و جذابیت خاصی به آن داده بود موهای سیاه و لختش کوتاه بود. دستی به ابروهای مرتب شده اش کشید. خودش که عاشق ابروهایش بود همیشه در جمع دوستانش گیر میدادند که چشمانش گویی لیفت شده.
یک رژ قرمز و یک خط چشم آرایشش شده بود. زیبایی چهرهاش را نمیخواست با افراط در آرایش بهم بریزد اما همین هم شده بود دلیلی تا هر بار میران تیکه بارش کند. یک بافر صورتی رنگ و یک شلوار چرم مشکی، همراه با یک بلوز مشکی پوشیده بود و کلاهی سفیدی بر سر کرده بود. کوله پشتی سفیدش که یک خرس پشمالو بود را برداشت. چرخی دور اتاق زد و وقتی مطمئن شد چیزی را جا نگذاشته موبایلش را برداشت و از اتاق بیرون رفت. بوی عطر گران قیمتش خانه کوچکشان را برداشته بود. هدفون یاسی رنگش دور گردنش بود و با وجود کلاه و هدفون باز هم خالکوبی پروانه کوچکش که روی گردنش و نزدیک به استخوان ترقوهاش بود، کاملا مشهود بود. با بیخیالی داشت آهنگی از ایهام زمزمه میکرد. همینکه سوی …
دانلود رایگان رمان فریال اثر رویا احمدیان
دانلود رمان فریال 3.96 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
