دانلود رمان سقوط به قلم صدی با لینک مستقیم

رمان سقوط نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: صدی
تعداد صفحات: 1198

خلاصه رمان: وقتی پنج سالم بود به تورن گریس گفتم وقتی که بزرگ شدم می‌خوام باهاش ازدواج کنم. وقتی ۱۸ سالم شد این رو واضح و روشن بهش گفتم که هنوز هم حسم همونه. مشکل چیه؟ اون ۱۵ سال ازم بزرگتره و بهترین دوست پدرمه. تورن گریس صمیمی‌ترین دوست پدرم، عموی ناتنی‌ام، همیشه سنگ صبور من بود. کسی که هرگز نباید می‌خواستمش.

قسمتی از متن رمان سقوط 

كنزى تكون خورد و من به چهره ی آروم خوابش نگاه کردم اون فقط دو سال از خواهرم تسلا کوچکتر بود. احتمالاً الان باید با اون میبودم بهش دلداری بدم و بگم همه چیز درست میشه اما این رو توی خودم نمیدیدم که امشب برای همه شون اونجا باشم امشب فقط به یکی نیاز داشتم که برای به بار هم که شده بهم آرامش بده. کنزی در اتاقش بسته بود
پشت در توی راهرو ایستاده بودم و کاملا گیج شده بودم.

اون قبلاً در اتاقش رو نمیبست…چرا امروز؟ باید به معنی ای میداشت یعنی سعی میکرد چیزی به من بگه؟ کاری کردم یا چیزی گفتم که اون رو عصبانی کنم؟ خیلی بهش چسبیده بودم؟ خطی بینمون کشیده که قبلاً هرگز وجود نداشت؟ بوی لازانیا که توی فر پخته می،شد صدای معدهم رو به نشانه اعتراض بلند کرد و در حالی که به در بسته خیره بودم به معنای اون فکر میکردم

آروم در زدم و منتظر موندم صدایی از طرف دیگه نشنیدم برای همین محکم تر در زدم بازم هیچی محکم تر کوبیدم
«تور؟»لیوانم رو روی میز کنار صندلی گذاشتم و با خیال راحت دستم رو دور اون انداختم.. عمو تور؟ وقتی پدر و مادرش رفتن زمزمه کرد «جانم؟» «بابات به بهشت رفت؟نفس عمیقی کشیدم آره .فرشته. اون به بهشت رفت.

رمان سقوط

نویسنده : صدی

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1198