دانلود رمان اسموتی با طعم مرگ به قلم نیلوفر قنبری با لینک مستقیم
دانلود رمان اسموتی با طعم مرگ نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: نیلوفر قنبری
تعداد صفحات: 1829
خلاصه رمان: کوچه ی تنگ و باریک و پیچ در پیچ محله ی پدری ام پر است از مردهای کفتر باز، چاقوساز، رعیت، بزاز،
خراط و نمدمال. مرده شورها توی کوچه ی ما خانه دارند. به کوچه مان میگویند کوچه ی مرده شورها. خواهر و برادرند و کسی پدر و مادر و قوم و خویش آنها را به یاد ندارند.
قسمتی از متن رمان اسموتی با طعم مرگ
جنازه ی فرشاد روی برانکاد در حال انتقال به آمبولانس است. علیرضا بعد از رفتن دو پزشک و مامورین پزشکی
قانونی وارد ساختمان میشود. یک ساختمان چهار طبقه ی درب و داغان است با هشت واحد که آدم را یاد قوطی کبریت می اندازد. دیوارهای راه پله ها تماما ترک برداشته و خبری از
اسانسور نیست. پا در واحد کوچک لبریز با بوی تعفن و خون میشود. مراحل پاکسازی هنوز انجام نشده.
زنی یک گوشه ایستاده و ماموری سبز پوش در حال حرف زدن با اوست. مستاجر بی آزاری بود جناب سروان. سر وقت
اجارهش رو میداد. سروان میپرسد: شما تو همین ساختمون زندگی میکنید؟ بله طبقه ی اول. دیشب متوجه صدایی مشکوک نشدین؟ من شبا زود میخوابم. شوهرم مریضه و خوابش کم میشه اذیتم میکنه. روزام اونقدر خسته ام که ده شب نشده بیهوشم. از بقیه همسایه ها بپرسین. شاید اونا شنیده باشن. ولی اونجور که من باهاشون حرف هیچکس چیزی نشنیده.
اینجا اونقدر کوچیکه که حتما همسایه ها باید کسی رو که دیشب به خونه ی مقتول اومده دیده باشن. زن چادر گلدار سیاهش را روی سرش بالاتر میکشد. والا چه عرض کنم.
علیرضا فقط به یک چیز فکر میکند. قاتل فرشاد را هم خوب میشناخته. مثل پروانه، مثل وحید. فقط کاش بداند رحیم را از کجا میشناخته. به تنها اتاق کوچک خانه سر میزند. همه چیز تمیز و مرتب است.
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
