دانلود رمان گیسو کمند به قلم نگین حبیبی با لینک مستقیم

رمان گیسو کمند نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، انتقامی
نویسنده رمان: نگین حبیبی
تعداد صفحات: 286

خلاصه رمان: کمند دختری از باند عتیقه کالیفرنیا ماموریت میگیره وارد باند عتیقه تهران بشه و توجه و علاقه رییس باند”دان”رو جذب کنه..اما این فرد بویی از احساس نبرده و برای کمند که اولین ماموریت و معمولا سوتی میده کار خیلی سختیه… در این بین هم مشکلاتی برای پیش میاد و ماجرا های جالبی براش اتفاق میوفته…

قسمتی از متن رمان گیسو کمند

سه نصفه شب بود و داشتم با تبلتی که برام فراهم کرده بودن بازی میکردم ! دو روز از اون روز نحسی که با دان بحثم شده بود گذشته بود … دیگه از اتاقم بیرون نمی یومدم … همیشه که نمیشد دور و برش بگردم … اشک میکرد … یکم باید ناز و قمشه میومدم… آخه بگو باربی بازی به چه دردم میخوره ؟ ! رفتن واسم بازی دخترونه ریختن خنده ام میگرفت … ولی یه نکته مثبتم بود برام چند تا رمان ریخته بودن … هر شب تیکه ای شو میخوندم … از بازی بیرون اومدم و رفتم داخل رمان … مشغول خوندن شدم …

ساعت 4 شد که زیر پام احساس خیسی کردم … هیممع … رمانی که داشتم میخوندم ترسناک بود و دقیقا همون چند لحظه پیش دختره حس کرده بود زیر پاش مایعی جریان داره و دیده بود خونه ! قلبم به تپش افتاده بود … معمولا زود تحت تاثیر این رمانا قرار میگرفتم … به زور زیر پامو نگاه کردم که دیدم آبه ! تعجبم بیشتر شد و پاهامو روی تخت جمع کردم … مسیر أبو دنبال کردم که به شوفاژ رسیدم… ای لعنتی ! به زور خودمو به در اتاق رسوندمو پریدم بیرون …آب داشت به راهرو هم می کشید …

چطور متوجه نشدم؟ امان از رمان خوندن … آدمو از دنیا غافل میکنه … نمیدونستم کجا برم … پیش دان که اصلا تصمیم گرفتم برم پیش کسری … در زدم … گلومو صاف کردم … جوابی نیومد … دوباره در زدم …. اوووف … بالاخره خسته شدمو از در فاصله گرفتم … کجا برم … اهان صدرا! بدم نمی یومد نصف شبی بی خوابش کنم … لبخند شیطانی زدمو رفتم سمت اتاقش … در زدم … صداش اومد: بله؟ اه … اینکه بیداره …. گلومو صاف کردمو گفتم: کمندم … صدای خرت و پرتی اومدو بعد جلوی در قرار گرفت …

رمان گیسو کمند

نویسنده : نگین حبیبی

ژانر : عاشقانه، انتقامی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 286