ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان به سبک من به قلم مریم میر مظفری با لینک مستقیم

رمان به سبک من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی 

نویسنده رمان: مریم میر مظفری

تعداد صفحات: 1798

دانلود رمان به سبک من

خلاصه رمان: عالیه اعتباری دختری معمولی از یک خانواده معمولی بود…تا اینکه مدرسه‌ش عوض میشه و زنجیره‌ی زندگیش با پاره شدن زنجیر یک دوچرخه، از نظم خارج میشه… دوچرخه‌ای که برای علیرضا امجد بود! عشقِ عالیه چهارده ساله و علیرضای بیست ساله رو بزرگسالی به نفرت تبدیل میکنه؛ وقتی که پای علیرضا رو سمت خطا و خیانت می‌کشونه و دل عالیه رو می‌رنجونه… حالا عالیه بیست و پنج سالشه، تمام گذشته و حتی درسش رو نیمه‌کاره رها کرده و عالیه جدید و جسوری شده، با دیواری که دور دلش کشیده!

قسمتی از متن رمان به سبک من 

فقط کافیه مامان ببینه به چه حالی افتادم…فکرش هم بد بود! گوشه ی دامن مانتومو چلوندم و یه بهش دست کشیدم که صاف بشه. هنوز به خونه نرسیده بودم که صدای خنده ی عاطفه و عارفه و حمید بهم رسید… وارفته، روی پله نشستم … مثل اشک شادی، پای منم شل شد از شنیدن خوشحالی شون…خوشحالی اونا و به تبع مامان! پله های رفته رو برگشتم و دوباره رفتم بیرون…

اینبار با یه پلاستیک بزرگ چیپس و پفک و ماست موسیر و  کاکائو و از این چرت و پرتا برگشتم؛ به قول عاطفه: ما از  رسوب خوری، فقط مزه خوریش رو داریم! خنده ی بلندم رو از این یادآوری خفه کردم و در ساختمون رو بستم و طبق قانون ساختمون، قفلش کردم. همیشه هرکس آخرین نفر وارد ساختمون میشد، باید درو قفل میکرد که خطر دزدی از بین بره … همه ماشین داشتن و از در پارکینگ میرفتن ، پس آخرین نفر من بودم ! کلیدو انداختم تو کیفم و بالا رفتم .

زنگ خونه ی نسترن اینا رو زدم و صدای فریاد نادر بلند شد من باز میکنم ! ولی وقتی در باز شد ، نسترن ریسه رفته از خنده رو دیدم و بعد ، نادری که به خون غلتیده روی فرش افتاده بود و از درد زانو الکی ناله و تمارض میکرد … خندیدم و لب گزیدم داده بود چتونه بابا ؟ … گشت و مرد ندید حالا برای به در بازکردن ! نسترن بالاخره آروم شد : تقصیر خودشه عین اسب دوید طرف در … هنوز نمیفهمه که در هرصورت خودش باید باز کنه ، ما گشادیم . دستمو به نشونه خاک بر سرت حرکت دادم که مامانش اومد دم در … سلام عالیه جان خوبی ؟ … مشتاق دیدار ! کم پیدا شدی دختر .

برعکس مامانم ، مامان نسترن تپل بود و صورت گرد و بامزه ای که داشت ، لبخند رو اجباری میکرد . سلام . ممنون … شرمنده دیگه ، سرم شلوغ بود این مدت … خوبید شما ؟ نوازش وار ، دست کشید روی صورتم : قربونت ، خوبیم … بیا تو ، چرا دم دری ؟ تازه یادم افتاد چرا در زده بودم !

 

رمان به سبک من
نویسنده : مریم میرمظفری
ژانر : عاشقانه، اجتماعی
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 1798

دانلود رایگان رمان به سبک من اثر مریم میرمظفری

دانلود رمان به سبک من 5.44 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

برای ارسال نظر باید وارد شویدlogged in