دانلود رمان آتش سرد به قلم دوشیزه با لینک مستقیم
رمان آتش سرد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: دوشیزه
تعداد صفحات: 227
خلاصه رمان: داستان زندگی پسر جوانی که اتفاقی در گذشته زندگیشو دگرگون کرده و داره تلاش میکنه تا با این دگرگونی کنار بیاد ولی دختری سر راهش قرار میگیره که…
قسمتی از متن رمان آتش سرد
تو کوچه که پیچیدم ماشین رستار و دیدم یه گوشه پارک شده بود و خودشم پشت فرمون بود … یه جورایی حدس میزدم که الآن میبینمش ولی دیگه واقعا داشت رو اعصابم راه میرفت … شاید بد نبود یه جوری حالش و میگرفتم … از ماشین پیاده شدم و با چشم غره ای که از همون فاصله به نیش بازش زدم راه افتادم سمت خونه … داشتم در و با کلید باز میکردم که صداشو از پشت شنیدم : -فکر کردم شاید نیای … یا اگه بیای با کسی بیای … ولی گفتم حالا یه تیری در کنیم تو تاریکی … آفرین پسر … زود دست به کار شی دختره فکر میکنه هولی …
حالا بذار یه کم بگذره بعد کم کم برو تو فاز پیشنهاد … نترس … دیرو زود داره ولی سوخت و سوز نداره … بدون اینکه جوابش و بدم یا حتی بر گردم نگاش کنم در و باز کردم و رفتم تو … تو راه پله به خاطر ساجده خانوم ساکت موند ولی به محض اینکه در خونه رو باز کردم و رفتیم تو دوباره شروع کرد … به نظر من به چند روزی مرخصی بگیر از صالح … نمیشه که فقط هفته ای یه بار ببینیش … هر روز برو … بگو اون بیاد …
البته با وجود این خانوم مارپل اون زیاد نمیتونه بیاد اینجا … ولی تو برو بذار فکر نکنه … با تکیه به دیوار که رو زمین نشستم و سرمو گذاشتم رو زانوهام یهو ساکت شد و میتونستم حدس بزنم که داره با حیرت بهم نگاه میکنه … صدای ساییده شدن شلوار لیش نشون میداد که داره میاد طرفم و حس کردم کنارم نشست … طول کشید تا حرف بزنه … ولی لحنش کاملا برگشته بود و بهت قاطیش بود … چته مسیح ؟؟؟ هیچی نگفتم و شروع کردم به لرزوندن شونه هام … بهت صداش بیشتر شد … مسیح با توام ؟؟؟ چته میگم ؟؟؟ حرف بزن دیگه .. سعی کرد سرمو از رو زانوم بلند کنه ولی نداشتم و خودم و سفت نگه داشتم … اینبار با صدای ناله مانندی که واقعا دلم و برای خودش سوزوند گفت : من بهت زنگ زدم حالت گرفته شد ؟؟؟
دانلود رایگان رمان آتش سرد اثر دوشیزه
دانلود رمان آتش سرد 6.86 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
