دانلود رمان آفوگاتو به قلم آتوسا ریگی با لینک مستقیم

دانلود رمان آفوگاتو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، هیجانی

نویسنده رمان: آتوسا ریگی

تعداد صفحات: 1656

خلاصه رمان: آفوگاتو، واژه‌ای‌ست ایتالیایی به معنای «غرق‌ شده». سی‌ و دو سال پیش، آبروی مادر کاوه را در موج تهمتی سنگین غرق کردند و او ناچار شد سرزمینش را رها کند. اکنون کاوه بازمی‌گردد، غرق در کینه‌ای که سال‌ها در دلش رسوب کرده. در خانه دشمنان، دختری به نام سروش را می‌یابد؛ دختری که نه از لطافت زنانه بویی دارد و نه از ترس. و کاوه می‌خواهد همان سرنوشت تلخی را که مادرش را بلعید، برای سروش رقم بزند …

قسمتی از متن رمان آفوگاتو

روزگار کارگردان بدی بود.بازیگر مولف نمی خواست.عمله هایی را می خواست که هر چه بگوید ، هر میزان سنی بدهد ، بدون چون و چرا برایش انجام بدهد. روزگار کارگردان بی رحم تری برای زندها بود.بی آنکه خودشان بدانند.بی آنکه حتی متوجه شوند بازی داده می شدند.با هر ضربی ریتم گرفته و رقصانده می شدند.به هر جهتی که معلوم می شد ، حرکت می کردند . در این میان تنها یک نفر تمام حواسش را به چرخش این گردونه بی رحم داده بود.همانی که حالا روبروی آقابزرگ نشسته و برایش میوه پوست می کند .

فرهود در انتهای سالن نشسته بود و نزدیک ده دقیقه ، یک ریز حرف می زد.بعد از آنکه به دستور پدرش آمده و دلیل آمدنش را شنیده بود ، ابتدا سکوت کرد.بعد از تک واژه ی سوالی ” چرا ” و نگرفتن جوابش ، حرف زد و سوال پرسید. باز هم که پاسخی نیافت شروع کرده بود به دلیل و برهان آوردن برای تصمیم اشتباهی که پدرش گرفته بود و قصد داشت امشب سر میز شامی که همه حضور داشتند ، اعلام کند . جميله خانم له له کردن برای پادرمیانی را در چشمان پسرش میدید اما چاره ای جز سکوت کردن نداشت .

یک چشمش به دهان پسرش و یک چشمش به نگاه های خشمناک شوهرش بود.فقط خدامیدانست آخر و عاقبت این پدر و پسر چه می شد . ظرف میوه را روی میز عسلی گذاشت.نمیتوانست حواسش را هم به نبریدن انگشتش بدهد و هم به گلایه های پسرش . فرهود پس از نطقی طولانی سکوت اختیار کرده و منتظر جواب پدرش بود .خانم بزرگ میدید که چطور فرزندش به تک و تا افتاده است.برای اولین بار ترس را در چشمانش میدید …

رمان آفوگاتو

نویسنده : آتوسا ریگی

ژانر : عاشقانه، معمایی، هیجانی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1656