دانلود رمان کوییک سیلور از کلی هارت با لینک مستقیم
رمان کوییک سیلور نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: فانتزی، تخیلی، عاشقانه
نویسنده رمان: کلی هارت
تعداد صفحات: 921
خلاصه رمان: «سریس فین»: دختری جوان، بزهکار، محکوم به مرگ. جرمش: دزدی از ملکه. تنها راهش: فرار به ناشناخته. پس از عبور از دریا، خود را در سرزمینی یخزده و اسرارآمیز مییابد؛ سرزمینی با مردمانی تیزگوش. در اینجا با «کینگ فیشر» روبرو میشود؛ جنگجویی که عناصر طبیعت را رام میکند. رویارویی اولیهشان خصمانه است، اما به تدریج، این تقابل جای خود را به جاذبهای ناگسستنی میدهد. این رابطه کلیدی است برای کشف گذشته تاریک و رازآلود فیشر و منشأ قدرت شگفتانگیزش. با این حال، تمام ماجرا همین نیست …
قسمتی از متن رمان کوییک سیلور
«میدونی که من جنگیدم. آره، جنگیدم همونجوری که تو الان میخوای بجنگی. هرچی داشتم دادم، هرچیزی که برام عزیز بود رو فدا کردم، ولی این شهر یه هیولاست که از بدبختی، درد و مرگ تغذیه میکنه و هیچوقت سیر نمیشه. ما میتونیم خودمونو بندازیم تو حلقش تا هیچکدوممون نمونیم، و حتی یه ذره هم فرقی نمیکنه، سائریس. مردم رنج میکشن. مردم میمیرن. مادرا هزار ساله که بر این شهر حکومت کرده. اون همونجوری که همیشه زندگی کرده، زندگی میکنه، و هیولا همچنان تغذیه میکنه و بیشتر میخواد. این چرخه تا ابد ادامه پیدا میکنه تا اینکه شن این مکان نفرین شده رو ببلعه و چیزی از ما جز روح و خاک نمونده باشه. و بعدش چی؟» «و بعدش آدمایی بودن که برای یه چیز بهتر جنگیدن و آدمایی که تسلیم شدن
و قبول کردنش» تف کردم. دستکش رو قاپیدم و خواستم از کارگاه بزنم بیرون، ولی الروی هنوز یه کم سرعت داشت. بازومو گرفت و منو اونقدر نگه داشت که تو چشام نگاه کنه. با التماس گفت: «اگه پیدات کنن و بفهمن که چیکار میتونی بکنی چی؟ اونجوری که میتونی رو فلز تأثیر بذاری—» «این یه شعبده بازی سادهست، الروی. هیچی بیشتر. هیچ معنیای نداره.» حتی وقتی حرف می زدم، میدونستم که دروغ میگم. معنی داشت. گاهی اوقات، اشیا دور و برم میلرزیدن. اشیایی از آهن، قلع یا طلا. یک بار، تونسته بودم یکی از خنجرهای الروی رو بدون دست زدن بهش حرکت بدم طوری که روی میز ناهارخوری مادرم دور خودش میچرخید و روی محافظش تعادل داشت. ولی خب که چی؟ به نگاه کلافهش نگاه کردم. «اگه پیدام کنن، به خاطر یه عالمه
دلیل دیگه قبل از اون به خاطر این میکشنم.» پوفی کشید. «من برای تو نمیپرسم. برای خودم هم نمیپرسم. برای هیدن میپرسم. اون هنوز مثل ما نیست. پسره هنوز میخنده. من فقط میخوام»اون معصومیت رو یه کم بیشتر نگه داره. خب، اگه ببینه خواهرش رو دار میزنن، چطور میخواد این کارو بکنه؟ بازومو کشیدم بیرون، فکم داشت کار میکرد، هزار تا فحش سرد و سخت داشتن رو هم میپریدن، با هم رقابت میکردن که کدوم اول از دهنم بیاد بیرون. ولی وقتی حرف زدم، عصبانیتم دیگه رفته بود. “اون بیست سالشه، ال. بالاخره یه جایی باید با واقعیت روبرو بشه. و من این کارو به خاطر اون میکنم. هر کاری که میکنم به خاطر اونه.”الروی دیگه سعی نکرد جلومو بگیره. من و هایدن یه شباهتایی به هم داشتیم …
دانلود رایگان رمان کوییک سیلور اثر کلی هارت
دانلود رمان کوییک سیلور 28.11 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
