دانلود رمان متعلق به آلفا با لینک مستقیم
رمان متعلق به آلفا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، تخیلی، بزرگسال، گرگینهای
مترجم رمان: نیالا
تعداد صفحات: 246
خلاصه رمان: سیارا اورتیز هیچوقت نتونست رایکر اسنو رو از یاد ببره. اما از بچگی میدونست اون دنبال همسریه از دنیایی دیگه — دنیای گرگینهها. حالا بعد از سالها، در جشن عروسی برادرش دوباره سر راهش قرار میگیره. رایکر اسنو اینبار منتظره تا فرصت رو از دست نده. اما شبی خاص، وقتی سیسی خواب عجیبی دربارهی اون میبینه، مرز بین رویا و واقعیت محو میشه. صبح که چشم باز میکنه، دنیاش دیگه مثل قبل نیست. آیا باید تسلیم آلفا بشه، یا برای همیشه ازش دل بکنه؟
قسمتی از متن رمان متعلق به آلفا
سیارا وقتی از خونه شون زدند بیرون لبشو میجوید. سه تایی تصمیم گرفتن با ماشین برگردن به کوهستان برفی. سارا چون دلش با هواپیماهای کوچیک نبود اصرار کرد و بقیه هم کوتاه اومدن. زیاد هم اصرار و التماس نبود، چون سیارا خیلی هم خوشحال بود که ساعتها رو کش بده و دیرتر به گروه برسه. “خب چی شد تصمیمتون؟ متاهل، مطلقه؟” سارا از پشت فرمون با شیطنت ابروهاشو بالا پایین کرد و یه نگاه به سی سی انداخت. “بیخیال ازدواج، فقط دارین کیف میکنین؟” دریس و سیسی خندهشون گرفت. نمیتونستن جلوی خودشون رو بگیرن. فکر اینکه این دو نفر به کسی بگن با همن، به همون اندازه مسخره بود که بگی سیارا داره رژیم جدید میگیره. سی سی اهل رژیم گرفتن نبود. اون یه دختر درشت با هیکل
پر و پیمون بود و تک تک قسمتهاشو دوست داشت. دریس هم اهل دخترا نبود. قضیه همین بود. “میدونی چیه سیارا؟” سی سی چرخید و نگاهی به دریس که عقب نشسته بود انداخت. دریس با بالشتک نرمش زیر بغلش لم داده بود. “جونم عزیزم؟” “اگه یه روزی دلم خواست با یه زن باشم، اولین انتخابم تویی.” “اوه! دریس چه بامزه بود! سارا و سیسی میدونستن که چقدر براش سخت بوده به خونوادش بگه مشکل داره، واسه همینم دوست داشتن کمکش کنن تا راحت باشه و خودش باشه. “میدونم عزیزم. ولی اگه یه جایی حس کردی راحت نیستی، بهم بگو و بیخیال میشیم، اوکی؟” اخماش رفت تو هم.” “هیچوقت زیرش نمیزنم، تو بهترین دوست منی.” واسه همینم سی سی عاشق دریس بود. اون و سارا همیشه دوستای
بیقید و شرطش بودن. بیشتر از چیزی که خودش انتظار داشت. براشون مهم نبود که سیسی یه دختر درشت از یه خونواده عجیب غریب تغییر شکل دهندهاس. البته سارا هم خودش خونواده شیفتر (تغییر شکل دهنده) داشت که فقط خودش تغییر شکل نمیداد. اما خب مامان سی سی نوه میخواست. تو جامعه شیفترها هم که هیکل پر و پیمون خیلی طرفدار داشت واسه همینم مامانش هی سعی میکرد اسم هر شیفتر مردی که تو گروه بود و شرایطش خوب بود رو بیاره اما هیچوقت اسم رایکر رو نمیگفت. اونم تنها کسی بود که سیسی میخواست. با گلویی که خشک خشک شده بود، برگشت و به جاده خیره شد. اوضاع به این سادگیها نبود که با دریس پاشن برن اونجا. هر دوشون باید یه بازی رو راه میانداختن که تو دروغاشون گیر نیفتن …
دانلود رایگان رمان متعلق به آلفا اثر
دانلود رمان متعلق به آلفا 6.87 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایتآهنگ های پیشنهادی برای شما
نظرات بسته شده اند
