دانلود رمان دلم تنگته از ملودی با لینک مستقیم
رمان دلم تنگته نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: ملودی
تعداد صفحات: 663
خلاصه رمان: زندگی ترمه از کودکی با آشفتگی همراه بوده است. پدرش خیانتکار و بیبندوبار است و مادرش دیگر طاقت ادامهی این زندگی را ندارد. تصمیم مادر برای جدایی، آخرین جرقهای میشود که ترمه را به فرار از خانه وادار میکند. او در پارکی خلوت با پسری به اسم فرید روبهرو میشود و همین دیدار ساده، شروع ماجرایی پر فراز و نشیب میگردد …
قسمتی از متن رمان دلم تنگته
سرم را روی میز میگذارم و به خلوتم پا میگذارم. دلم سکوت. مرگبار میخواهد. بودنم در این خانه چه فایده دارد. وقتی برای هیچ کدامشان ارزش ندارم. دلم همدم میخواهد. کسی که بتوان سر روی شانهاش گذاشت. برایم شود سنگ صبور. غصههایم را به جان بخرد. اصلا دو گوش شنوا داشته باشد و با جان و دل حرفهای دلم را گوش دهد. تنهاییام را بگیرد و مرا به آرامشش دعوت کند. به سمت کیف دستیام میروم. هنوز کارت ویزیتاش را نگه داشتم. همان پسر که دیشب مرا از تنهاییام گرفت. گرچه از تیپ و قیافهاش خوشم نیامد، ولی خب برای تنهاییام بد گزینهای نمیباشد. ترس به یکباره تن نحیفم را در بر میگیرد. کارت را پاره میکنم و داخل سطل زباله میاندازم. دلم نمیخواهد به هرکسی اعتماد کنم. من به دنبال آرامشم،
نه زندگی پر دردسر و… ضعف شدید می گیرم. برای خوردن یک لقمه نان از اتاق خارج میشوم. پاورچین پاورچین به طرف آشپزخانه میروم که صدای پدر مرا جذب میکند. صدای او از پشت در اتاق خواب مانع رفتنم میشود. میایستم و سعی میکنم کل حس شنواییام را به گوش چپم انتقال دهم و با دقت گوش دهم. -ای جاااان… خب حالا چکار میکنی؟ چند ثانیهی بعد قهقهاش کل فضا را میگیرد و به سختی کنترلش میکند. -باشه گلم، شب میام پیشت. یکم استراحت کنم. میدونی که دیشب نتونستم بخوابم، خیلی خب… چشم… چشم قربونت برم. و باز میخندد و ادامه میدهد. تو هم مواظب خودت باش. بااای. بعد از اتمام مکالمهاش دوان دوان به سمت آشپزخانه میروم و خودم را با درست کردن نیمرویی مشغول میکنم.
با نفرت تخم مرغها را دورن ماهتاوه میشکانم. با حرص، دندانهایم را فشار میدهم و به حرفهایش فکر میکنم. در این چند سال یکبار ندیدم که پدرم، اینگونه با مادرم صحبت کند. حتی یک بار نشنیدم که از روی تظاهر او را (عشقم) خطاب کند. یا با گرمی او را به آغوش بکشد. چند سالی است که زندگیام خلاصه شده است در جنگ و جدال این دو نفر. حتی ندیدم که پدرم برایش دلسوزی کند. مانند دو رباط کنار هم بودند و فقط وظایف خود را اجرا میکردند. فقط کنار هم بودند. بدون هیچ حسی. هیچ عشقی و حتی هیچ محبتی. حتی نای اشک ریختن ندارم. ترجیح میدهم به چپاندن لقمههای بزرگ در دهان اکتفا کنم. آنقدر حس گرسنگی دارم که نمیدانم چگونه بخورم. حالت روحیام بر شدت گرسنگیام میافزاید …
دانلود رایگان رمان دلم تنگته اثر ملودی
دانلود رمان دلم تنگته 7.68 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت