دانلود رمان التیام از م.کمالزاده با لینک مستقیم
رمان التیام نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، ازدواج اجباری
نویسنده رمان: م.کمالزاده
تعداد صفحات: 2747
خلاصه رمان: مرگ مادر، برای رعنا فقط پایان یک زندگی نبود؛ آغاز فصلی پر از خشم و انتقام هم شد. در همان روز ختم، چشمش به گلنار افتاد؛ زنی که حالا جای مادرش را گرفته بود و مهراب، پدر رعنا، بیپروا کنارش ایستاده بود. خیانت پدری که باید پناهش میبود، او را به سوی تصمیمی خطرناک کشاند؛ ازدواجی قراردادی با شاهرخ. شاهرخ مردی بود که با فقدان پدرش، بار زندگی پنج نفر را بر دوش گذاشت و همیشه اصولی زندگی کرد، اما پیشنهاد رعنا او را از مسیر همیشگیاش جدا کرد. در حالیکه شاهرخ ازدواج را عشق میدید، رعنا آن را تنها ابزاری برای انتقام و معامله میدانست …
قسمتی از متن رمان التیام
رعنا کیفش را در دست جابجا کرد و نگاه مشکوکش را به مهراب دوخت. این رفتار عجیب از پدر همیشه بیخیالش بعید بود. مهراب هیچ وقت در خانه نگران و پیگیر چیزی نمیشد. حداقل نه چیزهایی که به مادرش و او مربوط بودند. با یادآوری آفاق غم بیپایان دلش شعله ور شد. در این هفده سال زندگیاش همیشه شاهد کشمکشهای میان مادر و پدرش و گریههای پنهانی مادرش بود. آخرین باری که جنجال دیگری برای کنکور رعنا پیش آمد آفاق از موضع خود پایین نیامده و گفته بود که اجازه نمیدهد مهراب برای رعنا تصمیم بگیرد. رعنا خودش باید طبق علاقهاش ادامه تحصیل دهد. در طول دوران کودکیاش با کلاسهای آموزشی سرگرم شده بود تا بتواند جهشی بخواند و با یک سال سن کمتر و هوش فراوان
هم طراز پیش دانشگاهی باشد. اگر امسال پزشکی قبول نمیشد هر رشتهی دیگری که میخواست را میتوانست انتخاب کند. گفته بود اجازه نمیدهد یک عمر از زندگیش را مانند مهراب در بیمارستان و مطب به سر کند و زمانی برای خود و خانوادهاش نداشته باشد. مهراب هم در پاسخ خونسردانه جواب داده بود که او وقت لازم برای خودش را دارد و همین برایش کافیست. از بالای پله دیده بود که چطور حرف در دهان آفاق ماسید. چشمهای مبهوتش و اشکی که در شرف ریختن بود را دیده بود و دیگر نتوانست ذهنش را برای درسش متمرکز کند. تمام مدت به اندوهی که پدرش به مادرش میداد میاندیشید و با خود میگفت باید برایش کاری کند. باید با پدر صحبت کند. یا با مادرش… باید میفهمید مشکل از کجاست
و چرا اینقدر اوضاع زندگیشان مشوشتر از پیش شده است. پدر و مادرش هیچ وقت مانند دیگر زوجهایی که میدید صمیمی نبودند. همیشه یک فاصلهی سرد میانشان حاکم بود. آفاق سعی میکرد زمانهایی که مهراب در خانه حضور داشت سر صحبت را با او باز کند ولی وقتی بیاعتنایی او را میدید ساکت میشد و دست از تلاش بر میداشت. اخیرا دیگر از اتاقش هم به سختی بیرون میآمد تا پدرش را ببیند. مهراب تا در خانه بود خود را درگیر مطالعه و دیدن فیلمهای عمل میکرد و او و آفاق را نادیده میگرفت و بیشتر اوقات روزش را هم در بیماستان و مطب میگذراند. پدرش پزشک و جراح عمومی بود که در کارش خبره بود. مادرش از خانوادهی ثروتمندی بود. پدربزرگش بیمارستان بزرگی ساخته که مسئولیت بخش جراحی را ..
دانلود رایگان رمان التیام اثر م.کمالزاده
دانلود رمان التیام 10.85 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت