ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم از Dee Graveyard با لینک مستقیم

رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: تاریخی، فانتزی، طنز، بزرگسال، عاشقانه

نویسنده رمان: Dee Graveyard

تعداد صفحات: 325

خلاصه رمان: سرنوشت، امیلی را در موقعیتی دشوار قرار داده بود: او تنها وارثی بود که باید با ازدواج، میراث خانوادگی را نجات می‌داد. در این لحظه، ناجی او، کایل، رهبر شوالیه‌های مقدس، از راه رسید و معامله‌ای پیشنهاد کرد. آن‌ها قرار شد در چشم همگان یک زوج کامل باشند. چیزی که آغازش یک بازی بود، به تدریج برای امیلی به واقعیتی سرشار از عشق تبدیل شد. با پایان سه سال و بازگشت کایل از سفر، امیلی با حقیقت تلخی روبرو شد: او همه چیز را فراموش کرده بود. ترس از افشای احساسات واقعی‌اش، وجود امیلی را فرا گرفت، ترسی که با شنیدن صدای آشنای او: «فکر کنم قبلاً بهت گفته بودم»، به اوج خود رسید …

قسمتی از متن رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم

۳ سال مثل برق و باد گذشت. امیلی تمام این مدت فقط تونسته بود یواشکی کایل رو نگاه کنه. اون خانم شاد اومد و رفت، و فقط یه خانم خجالتی باقی گذاشت. مردم فکر می‌کردن به خاطر غم از دست دادن پدرشه، ولی این فقط نصف دلیل بود. امیلی برای اولین بار تو زندگیش از تب عشق رنج می‌برد. پایان قرارداد ازدواج نزدیک بود. حالا وقتی کایل برگرده، درخواست طلاق میده… من تنها می‌شم… «ها…» خدمتکار ارشد و پیش خدمتش امیلی رو که آه عمیقی کشید، دلداری دادن. «بانو، نگران نباشید. من همین االن رژه رو تو بلوار دیدم، و کنت به نظر نمی‌رسید که زخمی شده باشه.» «بله، همونطور که تو نامه نوشته بود، حتماً یه جراحت خیلی جزئیه.» «درسته…» شنیده بود کایل جراحات جزئی دیده. اما امیلی هم زیاد نگران نبود.

چون اونم دیده بود کایل چطور با ابهت روی اسبش رژه می‌رفت. تنها نگرانیش طلاق بود. اما الآن باید می‌خندید، چون هیچکس از این موضوع خبر نداشت. امیلی با سختی سعی کرد لبخند بزند. صدای نعل اسب‌ها را از دور شنید. دو اسب بزرگ و دو اسب کوچک. امیلی آب دهانش را قورت داد وقتی دید مردی به او نزدیک می‌شود و از اسبش پیاده می‌شود. موهای تیره‌اش که کاملا ابروهایش را پوشانده بود، بلند شده بود و به چشمانش می‌خورد. چشمان سیاهش قبل از هر کس دیگری پر از امیلی شد. وقتی چشمانشان به هم افتاد، کایل برخلاف همیشه با نگاهی مستقیم به امیلی نگاه کرد. آیا به خاطر این بود که امروز برای آماده شدن بیشتر تلاش کرده بود، اما با توجه به رابطه بین آن دو، عجیب بود که او تلاش کرده بود.

امیلی در خجالتش، اول از همه از نگاه او دوری کرد. «به سلامت رسیدید…» «بله، خوشبختانه.» کایل مثل همه شوالیه‌ها که همسرانشون رو می‌‌بوسن، پشت دست امیلی رو بوسید. دستش رو لمس کرد، اما صورت امیلی بود که داغ شد. حتی نمی‌دونست که انگشتای ظریفش چقدر غم‌انگیز می‌لرزن. سریع دستش رو کشید. با از بین رفتن گرما، دستش خالی شد، اما حالا می‌تونست درست نفس بکشه. امیلی سریع برگشت تا صورت سرخ شده‌اش رو پنهان کنه. «کنتس لمپارد!»اما با صدای کسی که با عجله صداش می‌کرد، مجبور شد دوباره برگرده. بعد چشماش به چشمای کایل افتاد. نمی‌دونست از کی، اما کایل داشت بهش نگاه می‌کرد. باد سرد، صورت داغ شده‌اش رو خنک کرد. فقط وقتی یه مرد عینکی وارد شد، امیلی به خودش اومد …

رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم
نویسنده : Dee Graveyar
ژانر : تاریخی، فانتزی، طنز، بزرگسال، عاشقانه
ملیت : خارجی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 325

دانلود رایگان رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم اثر Dee Graveyar

دانلود رمان چطور یه قرار داد ازدواج رو تمدید کنیم 2.34 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند