دانلود رمان کابوی و دلبر از هلن هارت با لینک مستقیم

رمان کابوی و دلبر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال

نویسنده رمان: هلن هارت

تعداد صفحات: 515

خلاصه رمان: یک شب عادی در بار برای هالی چهل‌ساله، با ورود جک، کابوی بیست‌ و نه‌ ساله‌ای که چشم‌ها را خیره می‌کند، به شبی غیرقابل‌ فراموشی تبدیل می‌شود. هالی بعد از آن شب تصمیم می‌گیرد همه‌ چیز را پشت سر بگذارد و دیگر هیچ‌ وقت او را نبیند. ولی نیم‌ سال بعد، تقدیر دوباره پای جک را به زندگی او باز می‌کند؛ این بار در قالب مدل کلاس طراحی. برای هالی باور کردنی نیست که مردی که پشت سر گذاشته بود، حالا رو به‌ رویش ایستاده باشد و قصد ترک کردنش را نداشته باشد. جک مصرانه تلاش می‌کند به هالی نزدیک شود، اما سؤال اصلی این است: آیا هالی آماده‌ی شکستن دیوارهایی است که میان خود و او ساخته؟

قسمتی از متن رمان کابوی و دلبر

هالی با عجله یک صندلی خالی رو برداشت و نشست، کاغذ و زغال چوب (charcoal) خودشو روی صندلی باز و پهن کرد. امشب ترسیم و طراحی یک مدل مرد بود. چند روز پیش اگه درست یادش بیاد ترسیم یک خانم بود. اون‌ها هفته‌ها پیش یک زن بلوند زیبا و مدل رو طراحی کرده بودند. زنی با بدنی متناسب و خیلی خوشگل و با جلوه که به باربی‌ها شباهت زیادی داشت. خب، پاهای هالی اونقدرها هم بلند و کشیده نبودن. طراحی و نقاشی کشیدن بدن انسان واسه هالی مسحور کننده بود. اون به همان اندازه که در مورد طراحی در این کلاس تکنیک داشت به همون اندازه هم توی کشیدن آناتومی بدن انسان‌ها مهارت داشت. چیزی که خیلی خوب اون رو یاد گرفته بود. اون نه تنها در کارهای هنری بلکه در سالن

بدن سازی و باشگاه‌های ورزشی، جایی که علاوه بر کارهای هنری توی چیز دیگه‌ای هم سخت کار می‌کرد، از دانش خودش استفاده می‌کرد. جایی که اون در تلاش برای ورزش کردن و فرم دادن به اندامش بود. تا هیکل خودش رو میزان نگه داره و به خوبی اون رو شکل بده. _عصر بخیر. هالی به بالا نگاه کرد تا پروفسور فیلمینگ رو جلوی کلاس ببینه.  پروفسور فیلمینگ یه هنرمند فوق العاده و تحسین برانگیز بود. و تحسین و ستایش اون قدرتمند بودن رو به هالی معنا می‌داد. پروفسور از کارش خوشش می‌اومد و هالی فکر می‌کرد که اون استعداد بالقوه‌ای توی وجودش نهادینه شده. یعنی اون بیست سال پیش این راه رو شروع کرده بود؟ هالی از کجا می‌دونست که باید از چی و از کجا شروع کنه؟ اون تصمیم گرفت

خودش رو سرزنش نکنه. به بالا و به پروفسور فیلمینگ نگاه کرد. _امشب همونطور که می‌دونید ما با یک مدل مرد کار خواهیم کرد. شما بدن اون رو می‌بینید و طرحش رو می‌کشید. اون آقا بیرون منتظره. پروفسور گلویش رو صاف کرد _من یک سوپرایز ویژه برای همه شما دارم. برای اولین بار، ما با یک مدل برهنه کار می‌کنیم. صدای خنده‌ی کودکانه و با دهان بسته خندیدن‌های احمقانه و بچگانه دانش آموزان توی کلاس طنین انداخت. در چهل سالگی، هالی به راحتی پیر ترین فرد این کلاس بود. بیشتر دانش آموزان این کلاس مستقیم دبیرستان رو که تمام کرده بودن به اینجا اومده بودند. فیلمینگ گفت: حالا با شنگولی و پر نشاط برگه‌های ترسیمتون رو بیرون بیارین و وقتی که مدل اقا وارد این کلاس میشه شما نباید از مدلمون خجالت بکشین …

رمان کابوی و دلبر

نویسنده : هلن هارت

ژانر : عاشقانه، بزرگسال

ملیت : خارجی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 515