دانلود رمان مست از تو از آرام و بنفشه با لینک مستقیم
رمان مست از تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، روانشناسی، رئال، خانوادگی
نویسنده رمان: آرام و بنفشه
تعداد صفحات: 2037
خلاصه رمان: میگل، تنها با هجده سال عمر، گامی جسورانه به سوی آرزوهایش برداشت: ازدواج. همسری که از نظر ظاهری و مالی بینقص به نظر میرسید، گویا برنده زندگی بود. اما میگل، عاشق هیجان و تجربههای نو، وقتی با اتاق مخفی همسرش روبرو شد، نترسید. او نمیدانست که این، تنها آغاز یک بازی مرموز است؛ بازی که به شکلی ترسناک پیچیده میشود و در نهایت، مهرههایش جابجا خواهند شد …
قسمتی از متن رمان مست از تو
تو حیاط رفتیم سمت بابا و مهدی که نزدیک در ایستاده بودند. سمت دیگه بابا یه خالم و آقای آراسته ایستاده بودن. مرد به نظر ۳۰ و چند ساله میاومد و خانمش هم همون حدود. کنارشون پسری ایستاده بود که کم سن تر به نظر میرسید. پاپیون مشکی داشت، به روز و خوش تیپ بود. از مرد کنارش کوتاه تر بود اما کوتاه حساب نمیشد. نه چاق بود، به لاغر… رسیدیم به همه سلام کردیم. به خودم جرئت دادم و برای سلام کردن به صورتش نگاه کردم.نگاهمون بهم گره خورد و دلم ریخت… نگاهش مغرورانه بود. سرد، جدی و یه حس دیگه توش داشت… حالا با این نگاه چهرهاش کاملا متفاوت بود. سلامی لب زدم و سریع کنار بابا ایستادم. خانم الهی اومد، به مهدی گفت: چرا خانمت رو نیاوردی اقا مهدی؟ مهدی گفت:
والا خواهر نرگس تازه زایمان کرده امشب پیش خواهرش موند… خانم الهی گفت:به سلامتی الهی نوبت بچه خودتون شه… رو به ما گفت: بچههای منم که میشناسید… زیر چشمی به بقیه نگاه کردم و خانم الهی معرفی کرد، امیر و مهرو پسر بزرگ و عروس بزرگش بودن. اهورا پسر آخرش… اهورا… نگاهش از ذهنم گذشت. این اولین بار بود چنین نگاهی میدیدم. یه جور غرور تو نگاهش بود که آدمو میترسوند. اما جذاب هم بود. عروس و داماد اومدن. آهنگ شاد پخش شد. همه رفتن وسط مهرناز… مهدی… امیر و مهرو… اما من نمیدونم چرا پاهام انگار به زمین چسبیده بود. از کنار بابا تکون نخوردم. اهورا هم ایستاده بود. مامان گفت: چرا نمیرقصی میگل؟! برو وسط… نمیخواستم برم. سختم بود. اما مامان بیخیال نمیشد.
منو با خودش برد وسط… همه بودن، دختر و پسر… کنار مهرناز بودم کسی خورد به شونهام. برگشتم تا ببینم کیه که با ایمان رو در رو شدم. شاکی سرش رو خم کرد نزدیک گوشم گفت: برا چی بلاکم کردی؟ خودمو عقب کشیدم و بدون جواب دادن بهش فقط اخم کردم و رفتم سمت دیگه مهرناز… درسته نور کم بود، شلوغ بود اما بلاخره یکی ما رو میدید و نمیخواستم آبرو ریزی شه… اما ایمان بیخیال نشد. اومد و اینبار بازو منو گرفت و با ریتم آهنگ منو کشید سمت خودش. آروم گفت: تو از قصد به مامانم اخم کردی وگرنه… تو شلوغی اصلا صداش درست نمیشنیدم. اما فشار دستش رو بازوم حس میشد. آهنگ به اوج رسید همه بلند باهاش خوندن و من شاکی دستم رو عقب کشیدم و گفتم: ولم کن! روانی! چرخیدم تا برم که …
دانلود رایگان رمان مست از تو اثر آرام و بنفشه
دانلود رمان مست از تو 79.01 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت