دانلود رمان عشق بی پروا به قلم مطهره با لینک مستقیم
دانلود رمان عشق بی پروا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: طنز، عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مطهره
تعداد صفحات: 325
خلاصه رمان: این یه رمان طنزه صرفا جهت خنده نویسنده این رمان دوست داره نظرات شما و بدونه تا با انگیزه ی بیشتری به رمان ادامه بده و ممنون میشه نظراتتون رو بهش بگید و ممنون تر میشه اگه مشکل هارو بهش بگید در ضمن در هنگام خواندن رمان برای سلامتیه دختر رمان هم دعا کنید
قسمتی از متن رمان عشق بی پروا
داشتیم با فاطی و دارکوب و سینا و سپیده اودافظی میکردیم و شماره رد و بدل میکردیم البته با دخترا پسرا سینا که زنش بود خودشو میخواستم چیکار ؟؟؟ داروینم که زشته حیا کن دستشویی رو رها کن شما ها خجالت نمیکشید منتظرید تا من از دارکووووووبببببه بی خاصیت شماره بگیرممم ؟؟؟ یعنی اینقدر کمبود شوهره ؟؟؟ از حیوانات هم شماره بگیرمم ؟؟؟؟ داروین اومد جلو و گفت : شمارتو بگو محکم زدم تو صورتم که گفت : چچیششششد ؟؟
برا خودت میخوای ؟؟؟ داروین : پ ن پ برا نونوایی سر کوچه میخوام صبح به صبح زنگ بزنه بیدارت کنه -واا چه ربطی داشت ؟؟؟ داروین ربطی به بی ربطیشه تو این چیزا رو نمیفهمی سپس پرید و گوشی را مربوط و جیغ بنده به هوا شتافت بیششششپوووررر چیکار میکنیییی ؟؟؟؟ داروین گوشی رو آورد جلوی و گفت : بیا هیچی نیست با شک نگاهش کردم یعنی تو این مدت کم شماره رو برداشت ؟ ! نبابا این خیلی بی عرضس بچه های خودمون هم خدافظی کردن
و من موندم و با دو تا ماشین با اه عمیقی سوار ماشین شدم شانس آوردم که رانندگی بلدم بعد از کنکور گواهینامه هم باید بگیرم اینجوری نمیشه بعد از به ربع ماشین رو گوشه پارک کردم و با تاکسی برگشتم ویلا بچه ها داشتن وسایلشون رو جمع میکردن گفتم : دارید میرید ؟؟؟ دارکوب عه تو اومدی ؟ ؟ نه میخوایم بریم خونه یکی از دوستامون بعدش میریم منم فردا دانشگاه کار دارم باید تهران باشم سرمو تکون دادم و گفتم : پس خدافظ بعدا با بچه ها قرار بزارید بریم تفریح دسته جمعی داروین : باشه فعلا خدافظ سوار ماشین شدم و این یکی هم رسوندم به اون ماشین و گفتم : بر مادر شوهرت…
دانلود رایگان رمان عشق بی پروا اثر مطهره
دانلود رمان عشق بی پروا 2.88 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
