دانلود رمان شب های بدون مهتاب به قلم بهاره اعلمی با لینک مستقیم
دانلود رمان شب های بدون مهتاب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: بهاره اعلمی
تعداد صفحات: 109
خلاصه رمان: رمان از زبون دختری به اسم نازگله که قراره با فرزاد ازدواج کنه ولی با یه اتفاق سرنوشت نازگل عوض میشه و زندگیش تغییر می کنه…
قسمتی از متن رمان شب های بدون مهتاب
غرق آهنگ شدم و نفهمیدم کی به بیمارستان رسیدم ، ماشین رو پارک کردم و از گل فروشی که رو به روی بیمارستان بود چند شاخه گل برای فرشته خریدم و راهی بخش شدم . به اتاقی که فرشته دیشب بستری بود ، رفتم و در و باز کردم . فرشته روی تخت دراز کشیده بود و دستش رو روی چشماش گذاشته بود . صدای باز شدن در رو که شنید دستش رو از چشماش برداشت و نگاهش رو به سمتم سوق داد . رفتم کنارش و گونش رو نوازش کردم و گفتم : – تو تصادف زبونت رو هم از دست دادی ؟
خندید و زبونش رو بیرون آورد و گفت نه هنوز سر جاشه خندید و گفت خندیدم و گلارو روی میزی که بغل تختش بود گذاشتم . به گلا نگاهی کرد و گفت : همین کنارش رو تخت نشستم و گفتم : تو که از کمپوت خوشت نمیاد ، چی می خریدم برات ؟ ! نیشش رو باز کرد و گفت : پاستیل می خریدی ، برای استخونای شسکته ام خوبه سرم به نشونه ی افسوس تکون دادم و گفتم – تو که حالت از منم بهتره برای چی تا الان نگهت داشتن ؟ دست به سینه نشست و گفت : اون مهران دلیل شده تا الان منو نگه داشته
هی بهش میگم حالم خوبه ولی مگه باور می کنه ، فرزاد و مامان بابامم قانع کرد که تا ساعت هفت اینجا بمونم و یه بار دیگه از سرم عکس بندازن تا مطمئن بشه چیزی نیست . همون لحظه مهران اومد تو اتاق ، به سمتش چرخیدم و گفتم :سلام آقای دکتر چیکار می کنی با این مریضی بد اخلاق ما ؟ چی بگم آخه من این جمله رو گفت و به سمتمون اومد . مهران نو شیطنت دست فرشته رو از پشت بسته . خدا خوب در و تخته رو برای هم جور کرده بود . فرشته چپ چپ بهمون نگاه کرد و گفت : حالا دیگه توطئه می چینید که من مظلوم و بیچاره رو اذیت کنید ؟
دانلود رایگان رمان شب های بدون مهتاب اثر بهاره اعلمی
دانلود رمان شب های بدون مهتاب 1.3 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت