دانلود رمان زمان صفر به قلم مدیا خجسته با لینک مستقیم
رمان زمان صفر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی
نویسنده رمان: مدیا خجسته
تعداد صفحات: 3653
خلاصه رمان: سرنوشت گلبهار رو به تهران میکشونه؛ شهری که برایش نماد آینده و استقلاله. خانهای که یادگار مادربزرگش بوده، مأمن او میشود. اما حضور ناگهانی ارن، پسر دایی پرجنبوجوش و خاطرهساز دوران کودکی، همهچیز را تغییر میدهد. این همخانه شدن، آغاز تقابل تازهای میان دختری آرام و پسری بازیگوش است …
قسمتی از متن رمان زمان صفر
داره میره دست به آب. اون دوتا حلقه رو میبینی یکی رو در و یکی رو دیوار؟ با این طناب سفت ببندش و برگرد. میتونی؟ اگه بفهمه دنبالم بذاره چی؟ اگه گیر بیفتم شما
نامردا نجاتم میدین؟ شانه بالا می اندازم: نه. دیگه بستگی به عرضه خودت داره. با مکث و ترس به تک تکمان نگاه میکند. به مش رمضونی که با آفتابه به دستشویی نزدیک می شود
خیره می شود و دستانش را مشت می کند. همین که رمضون داخل می رود ، از روی دیوار کوتاه میپرد و با دو به اتاقک آجری نزدیک می شود. با هیجان نگاهش میکنم. میدانم فرز تر از آنی است که گیر بیفتد.
اما لرزش دستان کوچکش را از همین فاصله هم میتوانم ببینم. زبانش را بیرون می اندازد و در چشم به هم زدنی طناب را سفت میکند. وقتی با دو به سمتمان می دود رنگش کبود است. آنقدر که همه مان از دیدنش به خنده می افتیم.
در اتاقک دستشویی تکان میخورد و صدای نعره ی مش رمضون بلند می شود…_کار کدوم کره بزیه؟ باز کنین درو… اگه بگیرمتون بی پدر مادرا… ناصر دستش را میگرد و بعد از بالا کشیدنش با همه ی توانمان می دویم. آنقدر خندیده ایم که دیگر نفسمان بالا نمی آید.
وقتی به اندازه ی کافی دور شدیم ، کنار درختی پناه میگیریم تا حالمان جا بیاید. کلاهم را از سرم برمیدارم و سرم را تکان میدهم تا گرهی که برای بستن موهایم ایجاد کرده ام باز شود. باد لای موهایم میپیچد و عرقم آرام آرام خشک میشود …
دانلود رایگان رمان زمان صفر اثر مدیا خجسته
دانلود رمان زمان صفر 11.45 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت