دانلود رمان بر گیسوی باد به قلم مریم اسدی با لینک مستقیم
رمان بر گیسوی باد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مریم اسدی
تعداد صفحات: 950
خلاصه رمان: جابر آخوندی که صد سال قبل بخاطر رودر واسی مجبور می‌شود به دختری درس طلبگی بدهد که دلباخته ی او می‌شود! اما قبل از اینکه بتواند اقدامی کند… اما اکنون صد سال بعد محبوبه که وارد باند فسادی می‌شود، برومند رییس باند مردی جذاب، مغرور است که درصدد تصاحب او بر می‌آید اما محبوبه موفق به فرار می‌شود… در پایان ارتباط بین دو داستان مشخص می‌شود و …
قسمتی از متن رمان بر گیسوی باد
اما نمی توانست زیاد میان زنان چشم بچراند به خاطر همین سرش را پایین انداخت. بالاخره همه به حوزه برگشتند تا عزاداری کنند غوغایی به پا بود انگار روز محشر شده هیچ کس به فکر خودش نبود. بر سر و سینه می زدند دسته دسته بیهوش می شدند. عزاداری تا شب طول کشید از همه با حلوا و شربت وخرما پذیرایی می شد؛ اما هیچکس دل و دماغ خوردن نداشت. جابر در فکر بودکه آیا مراسم حاج سلیم برگزار می شود یا نه!
از دور چشمش به پسر حاج سلیم افتاد صدایش زد پسرک به طرف او آمد شال عزا روی شانه اش بود جابر دستی به شانه او زد و گفت: امشب مراسم برگزار می شود یا نه ؟ پسرک با تعجب گفت: چه مراسمی؟ جابر ازین حرف جا خورد انگار یک پارچ آب یخ روی بدنش خالی کرده باشند ابروانش را بالا انداخت و گفت: مراسم منزلتان! پسرک متعجب تر از قبل گفت: اما امشب که اینجا مراسم سید صابر گرفته اند همه همین جا هستند!
جابر به روی خودش نیاورد و گفت: بله فکر کردم شما هم می خواهید برای سید صابر در منزلتان مراسم بگیرید. پسرک سرش را به حالت منفی تکان داد و از کنار او دور شد جابر دیگر از این همه شلوغی و این پای لنگش خسته شده بود دلش می خواست کمی بخوابد اما سر سوزنی مکانی پیدا نمی کرد تا استراحت کند سراسر ایوان را پرده کشیده بودند و زنان را درون حجره ها و پشت پرده ها جای داده بودند.
دانلود رایگان رمان بر گیسوی باد اثر مریم اسدی
دانلود رمان بر گیسوی باد 3.63 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
