دانلود رمان کراش به قلم فاطمه اشکو با لینک مستقیم

رمان کراش نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، رئال، پلیسی 
نویسنده رمان: فاطمه اشکو 
تعداد صفحات: 1165

خلاصه رمان: داستان در مورد زنی به نام نیکی که ازدواج میکنه اما بعد از سال‌ها دوری بالاخره به عشق اساطیریش میرسه اما به شرطه‌ها و شروطه‌ها! اون وقتی به عشق قدیمی‌ اش برمیگرده ک آراز از زندگی شکست‌خورده‌ش برگشته و سعی داره از نو خودشو بسازه. آراز برای مراقبت از نیکی و دخترش، اونا رو پیش خودش میاره تا از شر باندهای قاچاق هرمی‌ای که سعی دارن اون‌هارو پیدا کنن و به یه بسته‌ی بزرگی که زیر سایه‌ی اون دو پیدا میشه، دست پیدا کنن، در امان بزاره اما نمیدونه که دلش باخته میشه و…

قسمتی از متن رمان کراش 

مانلی سر تکان می دهد و او فرصت پیدا می کند در دنیای قصه های دخترش گم شود. بگوید از آنچه تجربه نکرد و شد عقده، شد نداشته، شد خواب های نیمه شبی که سراسر غصه است و اندوه! دستی به سر دخترکش می کشد و با دیدن در خواب سیر کردنش، لبخند می زند. پتو را تا گردنش بالا می کشد و از اتاق بیرون می رود. سینه به سینه می شود با آرازی که پشت در سنگر گرفته است. خوابید؟ انگشت روی لب هایش می گذارد.

آره! مرد جوان سر تکان می دهد و خیره نگاهش می کند. اومدم ببینم خوابید یا نه! دستگیره ی در را بالا و پایین می کند و آن را می بندد. سینه اش را از نزدیکی نفس های آراز دور می کند و به سمت سالن می رود. آره خوابید. نیک… پشتش به آراز است و چشم های خاطرخواهش دیده نمی شود اما باز هم درونش از رو شدن حس قلبش متالطم می شود. مستقیم به راهش ادامه می دهد. با توام نیکی. می ایستد. برنمیگردد. میخواهد بمیرد اما زنده می ماند.

چرا در میری… برمیگردد. نگاهش نمی کند. می خواهد زنده بماند اما میمیرد. میشه حرف بزنیم؟ نگاهش نمی کند. روبه رویش می ایستد. میشنوم! نگاه از نیکی می گیرد و او را به جایی کور از سالن می برد تا صدایشان مانلی را بیدار نکند. به من نگاه کن ببینم. چته؟ چیزی شده؟ نگاهش را میدزداند. نه چیزی نشده. ناز نمی کند اما… ناز می کنی؟ نیکی من نمیتونم تجزیه و تحلیل کنم… بالاخره نگاهش می کند. من ازت تجزیه و تحلیل خواستم؟! همین را می خواهد. که نگاهش کند و می کند!

رمان کراش

نویسنده : فاطمه اشکو

ژانر : عاشقانه، رئال، پلیسی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1165