دانلود رمان شوهر شایسته به قلم م.ق.ترنج با لینک مستقیم

رمان شوهر شایسته نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: م.ق. ترنج 
تعداد صفحات: 2640

خلاصه رمان: رُز دختری از یه خانوادهٔ سنتی و مبادی آدابه، که بنا به دلایلی پدرش کمر همت میبنده به شوهر دادنش. رز که خونواده‌ش رو خیلی دوست داره، تصمیمی می‌گیره که نه سیخ بسوزه، نه کباب…یعنی نه عزیزانش رو ناراحت کنه و نه خودش تو چاه ازدواج بیفته! با خودش میگه حالا که شوهر اجباریه خودم پیداش میکنم و می‌افته دنبال کاندیدای همسری؛ یعنی هرچی جوون قدبلند و جذاب و پولدار میبینه انتخاب میکنه و نقشه میکشه تا تورشون کنه بیان خواستگاریش…اما از بازی روزگار غافله وقتی اتفاقاتی دور از انتظاراتش می‌افته…رمان از جنجالم اون‌ورتره

قسمتی از متن رمان شوهر شایسته 

بهش چشم غره میرم. این دختره هیچ وقت آدم نمیشه. اسم نگار که خونده میشه بهم سقلمه میزنه که پا شم اما من بی خیال مشغول جزوه هامم مجبور میشه خودش بلند بشه که با شلیک خنده بچه ها سرم رو بالا میارم. استاد جدید هم عینکش رو بر میداره و سرتاپای نگار رو برانداز میکنه. مشخصه میخواد حسابی تو حافظه ش ثبتش کنه که اگه جای کس دیگه ای خودش رو جا زد، بتونه تشخیصش بده.

اون دوستتون که به جاش بلند شدین کی تشریف میارن؟ دوباره پچ پچ و خنده بچه ها اوج میگیره به اجبار بلند
میشم. سلام استاد؛ رزا حکمت .منم پام خواب رفته بود
دوستم خواست لطفی بکنه که….حرفم رو ناتموم میذارم واقعاً که بهونه مزخرفى آوردم اما دلم به حال نگار سوخت.
استاد مثل بقیه روی منم زوم کرد با این تفاوت که اسمم رو تکرار میکنه و دستش رو برای نشستنم تکون میده وقتی میشینم.

نگار نیشگون محکمی از بازوم میگیره. الهى اسمت کوفتت بشه ببین چه طوری براندازت کرد؟ حسابی از دستش حرص خوردم تازه از درد دستمم دلم ضعف میره پس فوری خم میشم و مچ دستش که هنوز به بازوم چسبیده رو گاز میگیرم. نگار به زور جلوی آخ گفتنش رو میگیره و فقط یه برچسب وحشی بهم میچسبونه پشتم رو بهش میکنم و تا آخر ساعت درسی به…

رمان شوهر شایسته

نویسنده : م.ق.ترنج

ژانر : عاشقانه

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 2640