دانلود رمان هفت خاج به قلم فاخته حسینی با لینک مستقیم
رمان هفت خاج نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: فاخته حسینی
تعداد صفحات: 1784
خلاصه رمان: در شبی که باران همزمان متوجه خیانت خواهر و نامزدش و همچنین بالا کشیدن داراییشان توسط دشمنی مجهول می شود، توسط نامزدش، سعید به او داروی مخدر اسکوپلامین تزریق می شود. او که در گریز از سعید است حینی که هوشیاری اش تحلیل می رود کسی را زیر می گیرد و با تهدید های سعید بنا بر لو دادنش به پلیس، مجبور به فرار از ایران می شود و اتفاقاتی گریبانش را می گیرد که پس از چندین ماه تصمیم به بازگشت می گیرد تا از دست رفته هایش را پس بگیرد.
قسمتی از متن رمان هفت خاج
ناز شستت. آخه نجاتم دادی از دست این دختره. جدی جدی داشت میرفت تو پاچه ام. صدایی از آن سمت گفت: حالا زیاد هم خوشحال نباش. واسه تو نبود اون کار. به نفعم که بود. در پی این حرف خودش خنده مضحکی سر داد و به همان سرعت تمامش کرد. زبانش را روی لبش کشید و با انگشتانش روی فرمان ضرب گرفت: فقط یه چیز… چیه؟ باران که خودشو نشون نداد، خونه این پیری قاسم هم رفتم؛ گفتم شاید اونجا باشه ولی نبود.
تو که گفتی کلاغات خبر آوردن باران برگشته! الان چطور قراره خراب کاری شب نامزدی رو بندازیم گردنش؟صدای او اما خونسردتر از همیشه در گوش سعید نشست: مهم نیست. به هر حال مطمئنم برگشته. باز چه خوابی دیدی واسش؟ اینقدر عشق منو اذیت نکن. گناه داره. بی توجه حرف سعید، کلافه و با لحنی خشک گفت: تو فعلا از زندگی شاهانت لذت ببر. کاری به کار منم نداشته باش. حس کرد میخواهد قطع کند، هول زده و تند گفت:
وایسا یه لحظه. من از این به بعدشو چیکار کنم؟ همون کاری که تا الان میکردی. با خواهرش ادامه بده. باید فعلا بمونی اون جا تا کار من تموم بشه باهات. بعدش هر جا که خواستی میتونی بری. ابروهای سعید به هم نزدیک شد و سر بالا گرفت تا دورش را دید بزند. خب بعدش چی؟ این پریسا سه پیچه میگه جشن قبلی به هم خورده بازم باید جشن بگیریم. “هوف” کشیدن او را شنید و منتظر ماند تا چیزی بگوید.
دانلود رایگان رمان هفت خاج اثر فاخته حسینی
دانلود رمان هفت خاج 10.25 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت