دانلود رمان تاریک ترین وسوسه به قلم دنیل لوری با لینک مستقیم

رمان تاریک ترین وسوسه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: دنیل لوری
تعداد صفحات: 1989

خلاصه رمان: زمانی یک پیشگو به میلا گفته بود، مردی را پیدا خواهد کرد که نفسش را بند می آورد. و از گفتن اینکه این دقیقا وقتی خواهد بود که او برای زندگیش در حال فرار است، خودداری نموده بود. میلا همیشه کاری که از او انتظار می رفت را انجام داده بود، لباس مناسب می پوشید، با پسران مثبت و درسخوات قرار می گذاشت و سوال نمی پرسید. نه در مورد غیبت های پدرش یا در مورد اصرار پدرش مبنی براینکه میلا پایش را در زادگاهش، روسیه نگذارد.

قسمتی از متن رمان تاریک ترین وسوسه 

افکارم زیر آب به دام افتاده بود و من نمیتوانستم انرژی آن را پیدا کنم که به چیزی که به نظر تماشاچی می رسید توجهی بکنم. دود در اتاقی که بالامپی ضعیف روشن شده بود شناور بود. قفسه ها پر از جعبه بود. صندوق های چوبی روی زمین ریخته بودند و سه مرد پشت میز تاشو نشسته و بی صدا به
من خيره شده بودند. یکی از آنها خلال دندان میجوید دیگری به پشتی صندلی اش تکیه داد و سیگاری به لب آورد. دکمه های کتش با بی دقتی باز بود.

همینطور دکمه های پیراهن سفیدی که زیرش پوشیده بود و کروات نبسته بود. از دودی که در هوا می پیچید به سرفه افتادم. سیگارت رو خاموش کن. دستور از پشت سرم آمد. از طرف مردی که با او برخورد کردم کلمات روسیش پشتم را با چیزی به همان اندازه گرم و سرد نوازش کرد. این صدایی بود که میتوانست پای دختری را به تاریکی بکشاند. فرد سیگاری که به جلو خم شده بود، سیگارش را در زیرسیگاری له کرد.

در حالیکه هنوز سعی می کردم نفسی تازه کنم، برگشتم.طرف صحبتش من نبودم بلکه تنها مرد دیگر در اتاق بود. کسی که مثل دیوار آجری برخورد با او ناراحت کننده بود. در نگاه اول مرد متشخصی به نظر میرسید. شبیه مدیر عاملی که از پشت پنجره قدی دفترش به پایین و به دنیا نگاه می کند. با این وجود اگر کسی بیشتر از اینها به او نگاه میکرد همه چیز در موردش فرق میکرد. طوری که به میز تکیه داده بود، دستها را روی سینه چلیپا کرده بود، جوری که سایه ها در چشمانش می جنگیدند گونه ای که جوهر سیاه انگشتانش را تزئین کرده بود.

رمان تاریک ترین وسوسه

نویسنده : دنیل لوری

ژانر : عاشقانه

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1989