دانلود رمان ضربه شمشیر شوالیه ام کرد به قلم نگار_ق با لینک مستقیم
رمان ضربه شمشیر شوالیه ام کرد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: نگار_ق
تعداد صفحات: 2223
خلاصه رمان: حق من اين نبود…همون طور كه به ميز قديمي تكيه داده بود، گفت: حق رو به من و تو نميدن. فلهاي ميدن جونم. ما هم فلهاي حساب كرديم. فلهاي؟ واسه همين واسه شما ارزونتر دراومد. خدا بده بركت. پوزخند درجا نقش بست: بركتم داره؟ معلومه كه داره. عرق جبينهها. حلالتر از حلال
قسمتی از متن رمان ضربه شمشیر شوالیه ام کرد
قبلا فقط جات نه دلت گرمتر نبود ترنم خانوم؟ ترنم آروم گفت من تموم شدم دایان هر کی یه نگاه بهم بندازه ميفهمه تمومم….هیچم…خالیم اما دخترم… نميذارم اونم حروم شه.
اونم؟ اون هم؟ من حرومت کردم؟ ترنم فقط بيني بالا کشید. دایان گفت: ببینمت ؟ ترنم اما راه رفتن به سمت مخالف رو امتحان کرد اما دایان دستش رو محکم چسبیده بود. همیشه محکم مي چسبید. در واقع دایان موجود ترسناک زندگیش بود که کنارش در امان بود و این پارادوکس ترنم رو تا مرز ديوانگي برده بود.
جواب درست رو نميدونست نميدونست کي حرومش کرده خانواده؟ دایان؟ زمونه؟ خودش؟ فقط میدونست حروم شده تموم شده. اون دختر معروف و شر و شور دانشکده هیچ شده… دایان دستش رو محکم کشید جوری که ترنم مجبور شد برگرده و رو در روي دایان قرار بگیره دایان دستش رو ول کرد و گفت: حرف بزن فك منقبض شده اش ترسش رو بیشتر کرد نباید دایان رو عصبي ميکرد اگه نسيم رو ميگرفت چي؟ اگه نميذاشت ببینتش چی؟ اگه ميرفت و دق و دلیش رو سر بابا و فرنود و نیلوفر در میاورد چي؟
اگه… اگه سکته مي کرد چي؟ با چشم هاي وق زده نگاهش میکرد، ترس توي چشم هاش دایان رو عصبي تر کرده بود جوري سمتش نزديك شد كه ترنم چنان ترسید که زود دست هاش رو حفاظ صورتش کرد و دایان با بهت گفت: چي کار میکنی؟ سرو خود ترنم هم خشکش زد این چه کاری بود؟ چه بلایی سر ناخودآگاه سیستم دفاعیش اومده بود؟ دستهاش رو آروم پایین آورد و دایان صاعقه زده رو دید.
دانلود رایگان رمان ضربه شمشیر شوالیه ام کرد اثر نگار_ق
دانلود رمان ضربه شمشیر شوالیه ام کرد 10.17 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت