دانلود رمان بی پروایی به قلم شهلا خودی زاده با لینک مستقیم
رمان بی پروایی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: شهلا خودی زاده
تعداد صفحات: 734
خلاصه رمان: داستان زندگی دو انسان است، دو انسان از سرزمین آدم ها که تقدیر به طرز عجیبی آنها را به هم گره میزند، انسان هایی که با تمام نیازها و کمبودها دارند می جنگند تا نبازند، ماجرا از زبان دختر و پسری بیان میشود که دو غریبه ی آشنا هستند ولی انسانند و عاشق …
قسمتی از متن رمان بی پروایی
نگاهم به دستان ماهر خاله بود که مشغول ورز دادن خمیر زیر دستش بود … هنوز هم سوالات زیادی در ذهنم بالا و پایین میشد … اصلا نمی فهمیدم چرا آن قدر علاقمند شده بودم … شاید دیدن عمارت از نزدیک و آن همه تفاوت با ذهنیتم ، بی تاثیر نبود و هر لحظه سوال جدیدی در ذهنم شکل می گرفت که تا نوک زبانم میآمد و بر می گشت… جرات بیانش را نداشتم چون خاله گفته بود کنجکاوی ممنوع …. با مهارت خمیر را زیر دستش غلتاند و گفت…
بپرس اون چیزی که تو کله ات داره وول میخوره. با چشمانی گرد شده نگاهش کردم که ریز خندید و گفت: از ساکت شدن یهوییت میشه فهمید هنوز خیلی سوال داری؟ اوهومی کردم و گفتم خاله؟ جانم… گفتید خان بزرگ در حق دخترش خیلی ظلم کرده بود … یعنی چی؟ نفسش را پر صدا بیرون داد و شروع به چانه زدن کرد … تکه های خمیر را گرد می کرد و کنار دستش می چید … سکوتش باعث شد بگویم خودتون گفتید بپرس… به سمت کشو رفت و وردنه بزرگی بیرون کشید …
لب به دندان گرفتم تا خودش حرف بزند حالا خانوم رو میبینی و میفهمی من چی میگم…. با این که پا به سن گذاشته اما خیلی خوشگله … اون وقتا خیلی خواستگار داشته .. خان در حقش ظلم کرده چون نذاشته با پسری که عاشقش بوده ازدواج کنه اون وقت میگن اون پسری هم که انیس خاتون می خواسته رو یه جورایی سر به نیست کردنش ..ترسیده نگاهش کردم و پرسیدم کی این کارو کرده ؟ پدر همین جاوید خان … یعنی برادر انیس خاتون . متحیر نگاهش کردم وای … بیچاره … آخه چرا؟
…
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.