دانلود رمان ارثیه ابدی به قلم سرو روحی با لینک مستقیم
رمان ارثیه ابدی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سرو روحی
تعداد صفحات: 1098
خلاصه رمان: الیاس پاکزاد دل در گرو دختر عمه ی چشم آبی اش…در عمارت پدر بزرگ اما پریچهر دانشجوی پزشکی که در شب نامزدی با الیاس با رامین پزشک و همکارش فرار میکند و در این سفر با رامین….
قسمتی از متن رمان ارثیه ابدی
کمرش را راست کرد، دستش را به سمت امیرعلی گرفت و گفت: باز مرسی. خداحافظ. امیرعلی دستش را فشار داد و گفت: الیاس. ها؟ خوبی؟ خوبم عمو . دمت گرم خیلی حال دادی . و دستش را به دستگیره رساند و پیاده شد . امیرعلی مشتی به فرمان زد و به قامت برادرزاده اش که اختالف سنی چندانی با هم نداشتند زل زد، پیراهن سفیدش روی شلوار آفتاده بود و با آن انگشت سبابه کتش را پشتش انداخته بود و از یقه نگهش داشته بود.
در امتداد خیابان؛ با همان یک پیراهن سفید زیر نم نم باران پاییزی،رام ارام گام برمی داشت. امیرعلی گاز داد و از میدان به سمت خانه باغ پیچید، حاج باقر مثل همیشه کشیک میداد، درب بزرگ آهنی زنگ زده را باز کرد، برای حاج باقر دستی تکان داد وگفت: احوال حاجی. حاج باقر سری تکان داد وگفت: چی بگم. حالی نمونده امروز. نفسش رافوت کرد وگفت: چه خبرا؟
چه خبری … هیچی ! امنه؟ حاج باقرصورتش را جلو آورد وگفت: خاتون اگر نبود ها … امروز حاج علی سکته میکرد. امیرعلی لبش را گزید وگفت: خدا نکنه. حاج باقر سری متاسف تکان داد وگفت: بحث ناموسه امیر خان . امیرعلی پوف خسته ای کرد وگفت: داداش خسرو چی؟ اون بندگون خدا هم سرگردون. طلعت خانم از حال رفت. دکتر آوردن بالاسرش… پریچهرنیومده خونه؟ حاج باقر اخمی کرد وگفت: بیاد که حاجی علی پاهاشو قلم میکنه.
دانلود رایگان رمان ارثیه ابدی اثر سرو روحی
دانلود رمان ارثیه ابدی 4.98 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
