دانلود رمان دارک به قلم زهره ابراهیمی با لینک مستقیم
رمان دارک نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: زهره ابراهیمی
تعداد صفحات: 1339
خلاصه رمان: “اسفندماه هزار و سیصد و نود و هفت_تهران” ساعت شش قرار بود خونه باشی و الان ساعت یازده شبه! صدای پر خشمش در تاریکی آشپزخانه باعث شد از جا بپرم و لیوان آب در دستم بلرزد. این پنج ساعت سرت به چه کثافط کاری بند بود که حتی وقت جواب دادن به گوشیت رو هم نداشتی؟ نگاه خشمگینش زبانم را بند می آورد… بخصوص که حالا چشمانش سرخ شده اش، نمایان گر آن درد لعنتی اش بود.
قسمتی از متن رمان دارک
از این حرفام برداشت دخالت نکنی توی زندگیتون فقط می خوام بدونی بردیا حسابی میخوادت. این بد عنقی هاشم نادیده بگیر بعدشم بیا برو دختر با این دست زخمی و بسته نمی خواد کارکنی کار نکرده هم عزیزی برامون لبخندی زدم به شیرینی لحن بی بی و به دستکش اشاره کردم و گفتم
دستکش دستمه… طوری نیست درد داشت .دستم اما به دردش نیازمند بودم شوک های این درد افکارم را برای لحظاتی آرام می کرد.
بیا برو کنار شوهرت بشین باهم حرف بزنین… نزار این بحث های الکی آرامش زندگیتون رو خراب کنه. روی بچها هم تاثیر بد .میزاره ساعی از وقتی اومده داره از اوقات تلخی بردیا و گریه های تو حرف می زنه…. سرم پایین افتاد و خجالت کشیدم از بی بی… ساعی با بابا داره نقاشی میکشه… منو پریا هم میخوایم کیک درست کنیم. بردیا هم توی اتاق خودشه. برو میوه ببر براش یکم خلوت کنین کدورت هاتون رو از بین ببرید.
سرم را بالا آوردم… بی بی چه می دانست از کدورت های ما که به راحتی ها از بین نمی رفت. با این حال چیزی شبیه به چشم از لبهایم بیرون زد و پیش دستی را برداشتم و بعد از پر کردنش از سیب و پرتقال راهی اتاق بردیا شدم پشت در اتاقش که رسیدم ، لحظه ای مکث کردم و دم عمیقی کشیدم.
و بعد از آنکه نفسم جا آمد در زدم و با شنیدن صدایش وارد شدم.
دانلود رایگان رمان دارک اثر زهره ابراهیمی
دانلود رمان دارک 4.38 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت