دانلود رمان دلدار به قلم ناشناس با لینک مستقیم
رمان دلدار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاو
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: ناشناس
تعداد صفحات: 775
خلاصه رمان: دختری ک توی ده زندگی میکنه و هنوز ازدواج نکرده و از این رو مورد تمسخر اهالی محله هستش.یه روز پسر معتاد محل مزاحمت ایجاد میکنه براش و دختر داستان هم یه سیلی به صورتش میزنه، طبق رسم و رسوم اگه دختری به پسری دست بزنه باید به عقدش دربیاد، اما خان محل این اجازه رو نمیده و دختر رو برای سوگلی عمارتش خواستگاری میکنه…..
قسمتی از متن رمان دلدار
برم به دنبال برادرهام اومده بودم حالا هم دیرم شده باید
بدون هیچ حرف دیگری پا تند کردم به سمت خانه خدا خدا میکردم به پدرم نگوید که دخترت را کنار سرداب دیده ام، آقا جان که به پسرهایش چیزی نمیگفت هر چه باشد آنها ادامه دار نسلش بودند و من مایه سر افکندگی آنقدر تند تند راه رفتم که به نفس نفس افتادم، سریع وارد خانه شدم هنوز آقا جان نیامده بود خوشحال چادر و پیچه را باز کردم و به سمت مطبخ رفتم سلام ننه این هم پسرات ننه در حال جوشانده خولنجان برای آقاجان بود….
با همین دم کرده ها و جوشانده ها کمر درد آقاجان را خوب کرد، هر کس هر دردی داشت ننه خولنجان به دست در خانه آنها بود میگفت دوای هر درد است راست هم میگفت پدر
امرزیده، اگر خولنجان نبود که اقاجان زمین گیر شده بود
درد پهلوی داوود را هم با همان درمان کرد، اصلا مگر
میگذاشت طبیب لازم شویم؟ ماهی یک بار ممکن بود طبیب بیایید آن هم اگر محبتش گل میکرد و دلش به حال مردمی که اسب و گاری ندارند میسوخت.وگرنه برای هر درد باید سراغ عزیز برویم…
و با هزار التماس و در آخر منت از طرف او، راضی شود با گاریش برویم مریض خانه و درمان شویم آن هم اگر در راه کسی ریق رحمت را سر…خدا خیرت بده، این نکشد!!! جگر گرفته ها که گوش شنوا ندارن مگر از تو حساب ببرن مجمع مسی را که ننه پر کرده بود از وسیله های ناهار را
دانلود رایگان رمان دلدار اثر ناشناس
دانلود رمان دلدار 6.67 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت