دانلود رمان عشق اجباری به قلم little fairly با لینک مستقیم

رمان عشق اجباری نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاو

موضوع رمان: عاشقانه، معمایی
نویسنده رمان: little fairly
تعداد صفحات: 457

خلاصه رمان: داستان دختری که طی یک تصادف دچار فراموشی میشه و بعد از به هوش اومدنش، فرناد به عنوان برادرش بهش معرفی میشه و تو خانواده ای حضور پیدا می کنه که رفتارشون عجیبه این دختر دوست داره سر از گذشته ها دربیاره و به شدت به فرناد متکی میشه اما آیا واقعا فرناد برادرش هست ؟؟؟این دختر واقعا کیه؟؟؟

قسمتی از متن رمان عشق اجباری 

اصلا نمیدونم قبلا چه شکلی بودم که حالا بخوام تغییرات رو درک کنم به عکس روی دیوار خیره شدم اونجا کم سن تر بودم رو یه صندلی نشسته بودم و به سمت راست چرخیده بودم موهام تا کمرم میرسید و ظریف تر بودم رنگ پوستم هم توی عکس روشن تر بود الان رنگ پوستم سفید بود اما تو عکس خیلی سفیدتر نشون میداد اونجا چند سالم بود؟ نه چیزی یادم نمیاد کلافه از اینهمه فکر که به هیچ جا هم نمیرسید….

روی تخت دراز کشیدم هوا ابری بود و لامپ اتاق منم خاموش بارون با شدت به شیشه اتاقم میخورد احساس کردم قفسه سینم سنگین شده. دلم میخواست گریه کنم احساس پوچی .میکردم انگار دوباره به دنیا اومده بودم و داشتم همه چیز رو یاد میگرفتم دلم گرفته بود قطره های اشک کم کم سر خورد رو صورتم و بعد هم غلتید رو بالشم. سر جام نشستم و صورتمو با دستام .پوشوندم کم کم صدای هق هقم بلند شد. منم همپای بارون داشتم .میباریدم احساس میکردم سینه ام میسوزه صدای گریه م دل خودمو می سوزوند.

انقدر هق هق کردم که در اتاق تندی باز شد و فرناد اومد تو اتاق فرگل چی شده؟! جوابی ندادم و در عوض صدای هق هقم بلندتر شد. کنارم رو تخت نشست و دستشو گذاشت رو شونم فرگل آروم باش همه چیز درست میشه… تو چشماش نگاه کردم چشمای اونم تر شد پس حتما خیلی واسش عزیزم
چه خوب که منو درک میکرد بعد پنج دقیقه خودمو کشیدم کنار و بهش نگاه کردم چقدر شبیه بودیم حالت چشمامون یکی بود تقریبا فقط من مژه های بلند و فری داشتم و رنگ چشمام میشی بود اما مژه های اون متوسط و نسبتا پر بود

رمان عشق اجباری

نویسنده : Little fairly

ژانر : عاشقانه، معمایی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 457