دانلود رمان تاروت به قلم سرو روحی با لینک مستقیم

رمان تاروت نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاو

موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، انتقامی
نویسنده رمان: سرو روحی 
تعداد صفحات: 1379

خلاصه رمان: رازک، دختری از خانواده‌ای معمولی، برای اجرای یک پروژه‌ی درسی وارد شرکت ساختمانی معروفی می‌شود که مالک آن از خانواده‌ای ثروتمند است. با وجود مخالفت‌های شدید خانواده‌ها، ازدواج میان رازک و صاحب شرکت رقم می‌خورد. اما درست وقتی که رازک طرحی سودآور و تحول‌آفرین به شرکت ارائه می‌دهد، نقشه‌ی شومی از سوی مادرشوهر سختگیرش باعث می‌شود به زندان بیفتد. در این دوران تلخ، مادرش جان می‌بازد و پدرش با سکته، خانه‌نشین می‌شود. پس از سال‌ها رنج، رازک با تلاش و حمایت دوستان قدیمی‌اش بار دیگر به شرکت راه می‌یابد و در آنجا با مانفرد صاحب‌جم، مدیری تازه و پدری تنها برای دختربچه‌ای کوچک، مواجه می‌شود…

قسمتی از متن رمان تاروت

که بلد نیستم حرف میزنم مثل همون وقتاش بود و خدا رو از این بابت شکر میکردم که هیچ فرقی تو این چند سال نکرده
لبخندی زدم و گفتم فقط صبر کن … بين و تماشا کن .نفس عمیقی کشیدم که لای بازدمم هوشیار :گفت من اینجا چه کاره ام؟ بهش نگاه کردم طاقتش طاق شد و بالاخره پرسید.
و من چقدر لذت میبردم از جواب دادن به این دوست قدیمی.
سکوتم استفاده کرد و گفت : مرمر و کیوان رزومه دادن… من که رزومه شم چیه؟

نقشم چیه که هنوز هیچی نشده سی تا اولش برات خرج برداشته لبخندی بهش زدم و گفتم تو اینجا همه کارهای …
هوشیار زهرخندی زد و :گفتم با چهار تاکلیک و انگشتهای جادوییت ! مرمر با جیغ گفت: چی؟ كيوان لیوان آب پخش رو نرسیده به لبش روی میز برگردوند و هوشیار ابروهاشو از هم فاصله داد و چشمهاشو گرد کرد. لبخندی زدم و گفتم شنبه شارونا به صورت رندوم صد نفر برای پروژه ی تازه اش استخدام میکنه به صورت قراردادی !… البته همه ی این صد نفر از قبل تعیین شدن. که 96 تاشون با پارتی و آشنایی با روئسا به اونجا ورود میکنند… ما چهار نفر از طریق هوشی خان

هوشیار گیج میزد و به چونه اش دست میکشید آب موهاش خشک شده بود وحالت مجعدش بیشتر ازش یه پسربچه ی تخس ساخته بود. کیوان مثل احمق ها گفت هنوز نمیفهمم
رو به کیوان با حرص گفتم هوشیار سیستم رو هک میکنه و از طریق رزومه هایی که براشون ایمیل کردیم ما رو تو چهار تا چارتی که خالیه قرار میده. از جا بلند شدم از توی کشویی که پوستر رو بیرون آورده بودم به پوشه ی سفید درآوردم رو به هوشیار :گفتم این فلوچارت والگوریتم نرم افزاریه که شارونا نیروهاشو انتخاب میکنه. یه. نرم افزار هوشمند احمقه …

رمان تاروت

نویسنده : سرو روحی

ژانر : عاشقانه، معمایی، انتقامی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1379