دانلود رمان آتش سودای دل به قلم مبینا نورافکن با لینک مستقیم
رمان آتش سودای دل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاو
موضوع رمان: عاشقانه، اجباری
نویسنده رمان: مبینا نورافکن
تعداد صفحات: 311
خلاصه رمان: سودابه قرصی به پسری که مورد علاقه‌اش میده و اون رو به سمت خودش می‌کشه دخترونگیش رو تقدیمش می‌کنه و درست روزی که متوجه میشه از مهرداد حامله است….مهرداد….
قسمتی از متن رمان آتش سودای دل
با مهرداد به سمت صندلیهای پلاستیکی رفتیم و روش نشستیم. دل توی دلم نبود حالا که مهرداد هیچ حسی بهم نداشت و تمام زندگیش پروانه بود چرا باید به موجود بیگناه هم پاش به این زندگی کوفتی باید باز میشد؟ مهرداد مردی نبود که بشه روش حساب کرد اگر فردا روزی من ول میکرد با یه بچه توی بغلم باید آواره ی کوچه و خیابانها میشدم. با فکر به این چیزها تنم رو لرزوند و با ترس لب زدم مهرداد برگردیم….
مهرداد با شنیدن لحن ترسیدم به سمت برگشت نمیدونم توی قیافه ام چی دید که با اخم های در هم زمزمه کرد کجا برگردیم؟ از چی ترسیدی؟ با بغض بهش چشم دوختم و صادقانه گفتم از این که بچه به دنیا بیاد و با نامردی ولش کنی آواره کوچه و خیابون بشه. این قدر بی غیرت نشدم بچم رو تو کوچه و خیابون بزرگ کنم. ازش چشم گرفتم آروم زیر لب زمزمه کردم: بی غیرتی؛ تو ناموست ول کردی سه سال رفتی الانم به خاطر پول ثروت نبود بازم در نمی گشتی.
قبل از این که جوابی بهم بده صدای منشی بلند شد: آقای سرمدی بفرمایید .داخل. مهرداد از بازوم گرفت و چشم غره ای حوالم کرد. داخل اتاق که شدیم با دیدن زهرا دوست دبیرستانم متعجب شدم. همون دختر مهربون و محجبه ی قدیم بود فرقی نمیکرد سرش رو از روی کاغذایی که جلوش بود بیرون آورد و خواست چیزی بگه که چشم اونم بهم افتاد.
دانلود رایگان رمان آتش سودای دل اثر مبینا نورافکن
دانلود رمان آتش سودای دل 1.01 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
