دانلود رمان اسیر دست غرور به قلم نگار قادری با لینک مستقیم
رمان اسیر دست غرور نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: نگار قادری
تعداد صفحات: 153
خلاصه رمان: هیلا دختری مغرور ک فکر میکنه هیچ وقت عاشق نمیشه بالاخره ی روزی عاشق یه پسر مغرورتر از خودش میشه هردو از عشق نسبت به هم بی اطلاع هستن و هیچ کدوم غرور خودشونو نمیشکنن بعد کلی کلنجار رفتن با خودشون بالاخره هیلا اعتراف میکنه چون غیرتی شدن سانیارو میبینه توجه هایه گاه نا گاهشو میبینه فک میکنه سانیار عاشقشه ولی سانیار میزنه زیر همه چی بعد مدتها هیلا بازم
قسمتی از متن رمان اسیر دست غرور
باشه اشکالی نداره حالا بیاید بریم همه کافه گلاسه سفارش دادیم ، هنوز سفارشامونو نیاورده بودن گوشیه سپهر زنگ خورد جواب داد جانم سهیل اره همه اومدیم تو کافی شاپیم توهم بیا باشه قطع کرد وگفت شونه ای بالا انداختم دلخور شد منتظرش نموندیم نمیتونستیم ک همه رو اونجا ب خاطر ی نفر سر پا نگه داریم سفارشامونو اوردن و سهیل وارد کافی شاپ شد سلام همه بلند شدن منم ب تبعید از بقیه با پسرا
دست و داد و دستشو به طرف من دراز کرد ولی من فقط گفتم خوش اومدین و نشستم یکم خیره موند بهم و اونم کنار میلادو سپهر نشست…کافه گلاسه هامونو خوردیم و ارشام و سپهر هر دو باهم گفتن من حساب میکنم ارشام دست گزاشت رو شونش و گفت من حساب میکنم اصرارهم نکنید. اخی بچم چه بامعرفته، معرفتش دولپی تو حلق نرجس ارشین سعی میکرد خودشو ب نرجس نزدیک کنه حتی با نرجس اومد بیرون ارشام هم اومد….
و رفتیم به سمت بلیط فروشی و همه میخواستیم ترن سوار شیم سپهر گفت همه اوکین میخوان سوار ترن بشن هر کدوم موافقت خود را اعلام کردیم ارشام نگران ارشین بود ارشینم هیجان داشت اصلا ترسی نداشت . سپهر برگشت همه سوار شدن از شانس گند من افتاده بودم کنار سهیل ک متمن بودم شانسی نیست از قصد اینجوری کرده فک میکردم اگه من بترسم بخوام ب یکی بچسپم کی رو بچسپم سهیلو
دانلود رایگان رمان اسیر دست غرور اثر نگار قادری
دانلود رمان اسیر دست غرور 2.41 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت