دانلود رمان ستیز به قلم کوثر شاهینی فر با لینک مستقیم
رمان ستیز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: کوثر شاهینی فر
تعداد صفحات: 551
خلاصه رمان: هیمن کنارم خم شده .. آفتابی که می تابه موهای قهوه ای روشنش رو عسلی رنگ کرده …. موهای لخت و قشنگی که عجیب منو یاد ماهی میندازه…هیمن زل زده به داسی که دستم گرفتم و من نگاه از اون می گیرم…با چشم دنبال اون یکی می گردم … دخترم رو میگم … صدای بر خورد داس ها روی محصول برنج و برداشت اون … صدای ریز ریز خندیدن دو تا زن کمی دور تر از من ، قاطیه صدای گنجشگ بازیگوشی که چپ میره…
قسمتی از متن رمان ستیز
هلش میدم .. کنار میزنمش … میرم سمت ساختمون …مامان صدا میزنه : هیما … با توام … دستگیره رو میگیرم و بالا پایینش میکنم … قفله … در خونه رو می کوبم … میگم : بابا … بابا … مامان عصبی و جنگ طلب میگه : برو بیرون از اینجا ! … دلخور میشم ازش … اما به روی خودم نمیارم … تموم مدت خاله روی همون پله نشسته .. به این بال بال زدن مامانم نگاه میکنه و من از کنارش رد میشم … میرم تا اتاق دیگه …
در اتاق رو باز میکنم و داخل میرم … کلید اون اتاق رو همیشه مامان می ذاشت توی اولین کشوی کمد … اما خیلی وقت بود قفلش نکرده بود ! اونقدر هولم … اونقدر هیجان دارم و اونقدر ذوق زده م که حتی برام این قفل بودن عجیب به نظر نمیرسه ! حتی نمی پرسم چرا ! … مامان جیغ میزنه : نرو اونجا … اما دیره … خیلی دیره … در اتاق رو باز میکنم و با سرعت داخل میرم … اما … اما میخکوب زمین می شم … جا می خورم … رنگم می پره … ماتم می بره ! …
جا خورده زل میزنم به اون مردک رو به رویی … به اونی که بین اتاق سر پا ایستاده … با نیشخند و نفرت بهم زل میزنه … حتی چهره ش برام آشنا نیست … در واقع اون اردشیری نیست که می شناسمش … حالا جلوی روم … جلوی چشمام …. مردی منفوری رو می بینم که کثافت تا خرخره ش بالا اومده … حتی تا چشماش … وقتی بهم خیره س … وقتی میگه : مهمون خوبی داریم ! … مامان تند داخل میاد … مثل ماده شیر زخمی هلش میده … عقب هلش میده و میگه….
دانلود رایگان رمان ستیز اثر کوثر شاهینی فرد
دانلود رمان ستیز 0 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت