ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان یکه سوار به قلم سمیه رمضانی با لینک مستقیم

رمان یکه سوار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سمیه رمضانی
تعداد صفحات: 618

دانلود رمان یکه سوار

خلاصه رمان: خان‌زده‌ای تبعیدی به نام هیرمان سورچی خان چراگاه است اما در ادامه سر از روستایی به نام دامنه در می‌‌آورد و به خدمت ارباب درمی‌آید. هیرمان ساکن عمارت اربابی شده و معلم سر خانه‌ی تنها دختر ارباب، گلاب می‌شود اما این تازه آغاز ماجراست…..

قسمتی از متن رمان یکه سوار

حالا تمام افکارم در آن شب منحوس پرسه میزد ؛ همان شبی که قرار بود گلبهار خبرهای تازه ای را در باغ مخصوص به گوشم برساند و نشد ! هیچوقت افتادنش از بام عمارت را باور نکردم و حالا طوقی می آمد تا پرده از رازی که در سینه اش سنگینی می کرد ، بردارد . به دور دستها خیره شدم ، خورشید می رفت تا پشت کوه های بلند دامنه پنهان شود و روشنایی روز کم کم جای خود را به تاریکی شب می داد . در حالی که هجمه ای از افکار بر سرم آوار شده بودند ، به سوی پشت ساختمان پا تند کردم . حقیقت مرگ گلبهار چه بود ؟

چه رازی در دل آن شب کذایی مخفی مانده بود که طوقی برای هویدا کردنش دست و پا میزد ؟! می رفتم تا جواب تمام سوالاتم را بگیرم ، تا آن تکه ی دور افتاده از پازل حقیقت را بیابم و سر جایش بگذارم . خود را به پشت عمارت رساندم و به دیوار خشتی تکیه زدم . چقدر به همان منوان گذشت ؟ نمی دانم ! ساعتی بعد وقتی که لنگه ی در را به هم می کوبیدم ، نیامدن طوقی چون علامتی سوال در سرم چرخ میزد . نیامدن او آخرین وعده ام با گلبهار را تداعی می کرد . بی اختیار دستم مشت شد و روی زانویم فرود آمد . آرنجهایم را به زانوها تکیه زدم ، دستانم را دو سوی سرم گذاشتم و شقیقه هایم را فشردم .

چرا نیامد ؟ نکند از به زبان آوردن آنچه می دانست ، پشیمان شده باشد ؟ نکند اتفاق بدی رخ داده باشد ؟! هزاران احتمال در سرم بود که هر کدام به آشفته حالیم بیش از پیش دامن می زد .چرا نیامد ؟ نکند از به زبان آوردن آنچه می دانست ، پشیمان شده باشد ؟ نکند اتفاق بدی رخ داده باشد ؟! هزاران احتمال در سرم بود که هر کدام به آشفته حالیم بیش از پیش دامن می زد . عاقبت از اتاق بیرون زدم و نگاهم را در اطراف چرخاندم . کسی داخل بیرونی نبود و صداهایی که از در نیمه باز مطبخ به گوش می رسید خبر از وجود خدمه در آنجا میداد .

رمان یکه سوار
نویسنده : سمیه رمضانی
ژانر : عاشقانه
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 618

دانلود رایگان رمان یکه سوار اثر سمیه رمضانی

دانلود رمان یکه سوار 3.11 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

برای ارسال نظر باید وارد شویدlogged in