دانلود رمان مستر سیبیل به قلم سحر بانو با لینک مستقیم
رمان مستر سیبیل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: سحر بانو
تعداد صفحات: 779
خلاصه رمان: زندگیه سه دختره که هر کدوم توی زندگی هدف های خاص خودشونو دارن.شخصیت اصلی ما خودش دوست داره پلیس بشه ولی با مخالفت پدرش روبه برو میشه. در این بین پدرش ورشکست میشه و اونا مجبورن توی خونه یکی از فامیل های دور، که خونه بزرگی هم بوده زندگی کنند.داستان اصلی از جایی شروع میشه که دختر قصه ما عاشق پسری که اونجا زندگی میکنه میشه و…
قسمتی از متن رمان مستر سیبیل
آیدا نزدیک اومد و دستش رو دراز کرد با دلبری گفت : تو این مدت خیلی بهمون خوش گذشت ، امیدوارم موفق بشید خدانگهدار آیدا کلمه های آخر رو در حالی که صورتش قرمز بود می گفت . چون علاوه بر اینکه سهیل بهش دست نداد ، بلکه دستش رو بلند کرد همون لحظه ایدا فکر کرد که می خواد باهاش دست بده ، ولی سهیل دستش رو توی جیبش گذاشت . آیدا دیگه منتظر جواب سهیل نموند با منم خداحافظی تندی کرد و با نگار مشغول حرف زدن شد . ای الهی قربون داداشم برم من .
بعد از خداحافظی و رفتن خانواده عمو عماد ماهم تصمیم گرفتیم، که توی خونه بریم. همه از جامون بلند شدیم . از بی غیرتی عمو عماد جا خوردم. چطور یک پدر و حتی یک مادر به خودشون اجازه می دند ، که دخترشون جلوشون اینطوری رفتار کنه… همه از آلاچیق بیرون رفتند منم بیرون اومدم ؛ که عرشیا که آخرین نفر بود برقش رو خاموش کرد.
از زیر چشم به عرشیا نگاه کردم. هنوز با بهت سرجاش وایساده بود. به سمت خونه عمو علی رفتیم ، که همون موقع مامان این ها از در بیرون اومدند . بابا، با دیدن ما گفت : عه بچه ها اومدید ؟ خب دیگه بریم . بریم . با بقیه خداحافظی کردم . نگاه خیره عرشیا هنوز روم بود . بعد از خداحافظی به سمت خونه امون رفتیم. بعد از باز کردن در خونه توسط بابا به اتاقم رفتم و توی تختم پریدم و بیهوش شدم. یک صداهای مبهمی شنیدم. سحر ، سحر بلند شو دیگه . چشم هام رو روی هم گذاشتم .
دانلود رایگان رمان مستر سیبیل اثر سحربانو
دانلود رمان مستر سیبیل 3.24 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
