دانلود رمان اسلاتر به قلم دارن شان با لینک مستقیم
دانلود رمان اسلاتر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: تخیلی، ترسناک، معمایی،هیجانی
نویسنده رمان: دارن شان
تعداد صفحات: 154
خلاصه رمان: داویدا کارگردان معروف فیلم‌های ترسناک، سراغ دِرویش و گروبز می‌رود و از آنها می‌خواهد که به او در ساختن فیلم‌های شیاطین کمک کنند. بعد از مخالفت، آنها قانع می‌شوند که به لوکیشن که در یک شهر منزوی و متروکه قرار دارد بروند. داویدا در فیلم، بازیگران را گریم میکند تا در نقش شیطان ایفای نقش کنند. ولی گروبز، لرد لاس و هم دستان شرورش را در این میان تشخیص میدهد و متوجه می‌شود که این‌ها بازیگر نیستند، بلکه خود شیطان هستند.
قسمتی از متن رمان اسلاتر
شام همراه با درویش ، یونی و چند نفر دیگر ، داخل چادر فوق العاده بزرگ غذاخوری ، که وسط اسلاتر برپا شده است ، همه مشغول حرف زدن با یکدیگرند و همهمه ملایمی در فضا پیچیده است . یک بازیگر پانتومیم به من اشاره میکند که نمک و فلفل می خواهد . اسمش چای ” است و کمی مشکل ذهنی دارد.او با اینکه لال نیست ، هیچ وقت حرف نمیزند. وقتی مشغول کار نیست، خیلی خوب نشان می دهد که چقدر دوست دارد گپ بزند . اما در سرتاسر دوره فیلمبرداری ، لب از لب باز نمیکند.
برایش اصلا مهم نیست که نقش خیلی کوچکی در فیلم دارد و فیلمبرداری صحنه های مربوط به نقشش در دو سه روز تمام می شود. او خود را بازیگری صاحب سبک می داند . یونی از من و بیل ای میپرسد: اوضاع چطوره ؟ خوش میگذرد؟ بیل ای با حالتی مبالغه آمیز میگوید : حسابیاخیلی فوق العاده است. اینجا آن قدر الهام بخش است و آن قدر آدم را سر ذوق می آورد که نمیشود باورش کرد.من فکر میکنم فهمیده ام که دیگر باید دنبال چی باشم. درویش با لحن تحقیر مانندی میگوید: دردسر که درست نکرده ای ، کرده ای ؟
بیل ای با نیشخند میگوید : بیا و ببین ! یونی با تردید میگوید : من قبلا درباره وضعیت شما با درویش حرف زده ام. الا وقتی یکی از آدم بزرگ ها چنین چیزی را می گوید ، هیچ وقت خبر خوبی به دنبالش نمی آید. یونی ادامه میدهد : من نگرانم که شما از درس هایتان عقب بیفتید.این اواخر ، همه چیز خیلی سریع رخ داده -درویش پیشنهاد ما را قبول کرد ، شما دونفر را با خودش اینجا آورد ، و هفته شلوغ اول فیلمبرداری گذشت. برای بچه های دیگر ترتیب کارها داده شده که اینجا درسشان را بخوانند ، اما ما از تو و بیل – ای غافل شدیم. من فکر میکنم این اشتباه است که بگذاریم اوضاع همین طوری ادامه پیدا کند و درویش هم با این موضوع موافق است.به همین دلیل ….
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
