ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان پیمان فریب با لینک مستقیم

رمان پیمان فریب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: مافیایی، بزرگسال، ازدواج‌ اجباری، هیجانی، معمایی

مترجم رمان: ساشا

تعداد صفحات: 583

خلاصه رمان: سرنوشتم با نام آدریان ولکوف گره خورد؛ مردی که ترس را تعریف می‌کرد. پیشنهاد او انتخابی نبود، بلکه سرنوشتی بود که مرا به سمت خود می‌کشید: جانشینی برای عشقِ از دست‌ رفته‌اش. چه کسی می‌تواند به آدریان «نه» بگوید؟ من هم نتوانستم. تن به نقشی دادم که قرار بود تنها یک نمایش باشد، اما به اعماق تاریک‌ترین رازها و عمیق‌ترین ترس‌ها کشیده شدم. او با نگاهی مرا می‌لرزاند، با حضورش احاطه‌ام می‌کند. و اکنون در این پیچ‌ و تاب خطرناک، تنها نوری که می‌بینم—یا شاید تنها تاریکی مطلق—از وجودِ خودِ او می‌تابد. آیا نجات‌ دهنده‌ام خواهد بود، یا چیزی که در نهایت مرا نابود می‌کند؟

قسمتی از متن رمان پیمان فریب 

هنوز نصف روز مونده… و من آخرین بار کی غذا خوردم؟ دو روز پیش؟ سه روز پیش؟ شاید باید برگردم پناهگاه… حداقل یه وعده غذا و یه تیکه نون میدن. ولی همین که فکرش میاد، سریع پسش می‌زنم. هیچوقت، هیچوقت برنمی‌گردم اونجا. حتی اگه مجبور باشم تو خیابون بخوابم. باید یه پناهگاه دیگه پیدا کنم وگرنه تا آخر زمستون واقعا قیدمو می‌زنن. پام جلوی یه پوسترِ قاب شده روی دیوار یه ساختمونه، میخکوب می‌شه. نمی‌دونم چرا وایستادم. من… معمولا اینطوری نیستم. معمولا نمی‌ایستم و خیره نمی‌شم. چون همین باعث می‌شه دیده بشم… و اون قدرت نامرئی بودنم دود بشه بره هوا. اما این بار… نمی‌دونم چرا، پام قفل می‌کنه. قوطی خالی بین انگشت‌هام آویزون مونده، همونطور که دارم به پوستر نگاه می‌کنم.

پوستر مربوط به باله‌ی نیویورک سیستیه… یکی از اجراهاشون رو تبلیغ می‌کنه. توی تمام تصویر، یه زن با لباس عروس روی نوک پا ایستاده. یه تور نازک صورتش رو پوشونده، اما اونقدر شفافه که غم، سختی… و حتی ناامیدی رو توی چشماش بشه دید. بالای سرش نوشته: ژیزل. پایینش هم اسم کارگردان و بالرین اصلی: هانا مکس و بقیه بالرین‌ها. پلک می‌زنم… و برای یه لحظه، انعکاس خودمو تو شیشه می‌بینم. کت گشاد و بزرگم، تن ظریفمو قورت داده. کتونی‌هام اندازه‌ی کفش دلقکن. کله خزدار بیریخت هم گوش‌هامو پوشونده و موهای بلند بلوند و چربم از زیرش بهم ریخته بیرون زده. کلاه عقب رفته و ریشه‌های تیره موهام معلومه… ناخودآگاه کلاه هود کاپشنمو می‌کشم جلو و سایه می‌اندازم روی صورتم. الان مثل

قاتلای سریالی شدم. ها. اگه می تونستم، می‌خندیدم. حداقل یه قاتل سریالی اینقدر خنگ نیست که سر از خیابون دربیاره. یا اینقدر گیج نمی‌شه که نتونه یه کار درستو حسابی نگه داره. دوباره پلک می‌زنم، و پوستر برمی‌گرده جلوی چشمم. ژیزل. باله. بالرین اصلی. یه دفعه یه حس عجیب یه حس وحشی میاد سراغم که دلم می‌خواد چشم‌های اون زنو از کاسه بکشم بیرون. نفس می‌کشم… بیرون میدم. نباید نسبت به یه آدم غریبه همچین واکنشی داشته باشم. ازش متنفرم. ازش… از هانا مکس… از ژیزل… از این باله لعنتی. سرمو برمی‌گردونم و قبل از اینکه وسوسه شم پوستر رو خورد کنم، سریع دور می‌شم. قوطی رو مچاله می‌کنم و می‌ندازمش تو سطل. این تغییر حال و هوا اصلا خوب نیست. اصلا خوب نیست. همه‌ش از اینه که …

رمان پیمان فریب
ژانر : مافیایی، بزرگسال، ازدواج‌ اجباری، هیجانی، معمایی
ملیت : خارجی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 583

دانلود رایگان رمان پیمان فریب اثر

دانلود رمان پیمان فریب 1.7 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند