دانلود رمان از شب ماه متولد میشود از مریم چاهی با لینک مستقیم
رمان از شب ماه متولد میشود نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: مریم چاهی
تعداد صفحات: 3016
خلاصه رمان: شبانگاهان که مه میرقصد آرام، میان آسمان گنگ و خاموش، تو در خوابی و من مست هوسها، تن مهتاب را گیرم در آغوش …
قسمتی از متن رمان از شب ماه متولد میشود
شمیم آن قدر خندیده که نفسش بالا نمیآید. -یوسف داری باهام شوخی میکنی؟ -نه به جون خودت. دوشنبه قرار عقد گذاشتن. -بعد تو حتی صورت دختره رو ندیدی؟ الکی میگی. میدانم حسودی کرده. -قربونت برم، دلت نلرزهها. امشب چیزی نمیتونستم بگم. فردا میرم در مغازه، تمومش میکنم. اصلا لازم نکرده رضایت بده. اون آپارتمانش هم مال خودش. با ترس و لرز میپرسد: میخوای چی کار کنی؟ حیف که بدون پدرم هیچی نیستم. _چی کار کنم؟ دوباره باید بیافتم باهاش سر جنگ. مگه مغز خر خوردم که دختره رو عقد کنم؟ باید خانوادشو میدیدی. _مگه چه جوری بودن؟ یک خانوادهی خشک متعصب و دیوانه که حتی اجازه ندادند عروس و داماد چند کلمهای با هم حرف بزنند. نمیتوانم بگویم مذهبی بودند.
ظاهرا اینطور به نظر میرسید اما واقعا نبودند. فقط میتوانم بگویم بیش از حد متعصب و خشک بودند. -واه؟! چرا بابات رفته سراغ همچین دختری؟ -چی بگم؟ به خیال خودش تمومش کرده. فردا هم باید برم برای آزمایش و این چیزا. -حالا بابات هوله و میخواد دست تو رو بند کنه که از من بگذری، قبول. فکر کردی خودشون نفهمیدن؟ یوسف هیچ خانوادهای اگر برای دخترش ارزش قائل باشه، نمیآد توی اولین برخورد بدون اینکه نظر دخترشو بپرسه قرار عقد برای دو سه روز بعد بچینه. راست میگفت. خودم هم خیلی تعجب کرده بودم که حتی یک سوال از دخترشان نپرسیدند. -شک نکن تا چشمشون به بابات افتاده و فهمیدن وضع مالی خوبی دارین، کیسه دوختن براتون.در برابر ماشینهای ارزان و معمولی که در پارکینگ دیدم،
ماشین پدرم با اینکه خیلی هم گران نیست و تولید داخلی است شبیه ارابهی طلا بود. -بعد بابام میگه که تو دنبال ثروتشی. کدوم ثروت؟ یه جور میگه انگار پولمون از پارو بالا میره. خوبه من میدونم کل داراییش همون مغازه و خونهست. -ول کن یوسف. من که دیگه برام مهم نیست. هر چی میخواد بگه. تو فقط حرص نخور. هر چی شد، من هستم. نگران چی هستی؟ صدای اعتراض مادرم که برای نماز بیدار شده و فهمیده تمام شب داشتم با شمیم حرف میزدم را میشنوم. -استغفرالله. ول نمیکنه. مثل هر روز، ساعت هفت و نیم در مغازه را باز میکنم. هیچ احمقی این ساعت برای خرید مبل از خانه بیرون نمیآید اما پدرم فکر میکند اگر تا قبل از هشت، کرکره را بالا ندهیم خدا قهرش می گیرد. منتظر فرصتم تا سر حرف را باز کنم …
دانلود رایگان رمان از شب ماه متولد میشود اثر مریم چاهی
دانلود رمان از شب ماه متولد میشود 6.8 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت