دانلود رمان عروس شرطی از پاتریشیا ویلسون با لینک مستقیم
رمان عروس شرطی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: پاتریشیا ویلسون
تعداد صفحات: 393
خلاصه رمان: شارلوت خوب میدانست توان بازپرداخت بدهیهای عمو را ندارد. فشار شرخرها و خطر زندان، او را مجبور کرد در بازی بیرحمانهای شرکت کند: همسری موقت برای رئیس مغرور و بداخلاقی که همه از او حساب میبردند… اما سرنوشت داستان دیگری برایشان نوشته بود …
قسمتی از متن رمان عروس شرطی
دقیقاً به موقع رسیده بود و خانم اتکینسون اینو با نگاه معمولی به سرتاپای شارلوت تایید کرده بود. اون نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: به موقع رسیدی شارلوت. شارلوت وسوسه شد راجع به حادثه بهش بگه که چطور تقریبا نزدیک بود دیرش بشه. خوره گرفته بود که بهش راجع به شخصی که از دفتر مرکزیه و مرسدس خودشو همین الان داره توی پارکینگ پارک میکنه بگه، اما این باعث میشد تصویر شارلوت پیش اون خراب بشه، از طرفی هم ممکن بود آمریکایی فکر کنه اونا چیزی برای پنهان کردن دارن اگه باعجله همه چیز رو برای خانم اتکینسون تعریف کنه. شارلوت ژاکت کت و شلوارشو درآورد و اونو آویزان کرد و همزمان کارشو از جایی که دیروز تموم کرده بود شروع کرد. اون دیگه پیداش نشد، و بعد از مدتی غرق کارش شد،
دیگه خبری از صدای عمیق و عصبانی آمریکایی توی سرش نبود، به طوری که فردا صبحش با شنیدن آلارم بیدار شد و در حال حرکت به سمت دفتر مدیر کل بود. آقای بریجز کمی عصبی به نظر میرسید، اما آمریکایی به وضوح اخلاقش سرجاش اومده بود و برای راحتی شارلوت، فقط مودبانه با سر سلام داد، انگار نه انگار که امروز صبح جر و بحث غیرمعمولی با هم داشتن. البته شاید برای اون غیر معمول نبوده باشه. به نظر نمیرسید که از این حادثه شوکه شده باشه، فقط عصبانی شده بود، که البته مدت زیادی از دفعهی قبلی که از دست اون دختر عصبانی میشد نمیگذره. شارلوت با خونسردی سر تکون داد و تایپ کردن رو ادامه داد. _اوه، خانم اتکینسون! آقای بریجز به سمت میز خانم اتکینسون رفت، شارلوت فکر کرد که
انگار اون متوجه نیست که سرش شلوغه، انگشتای شارلوت با سرعت به روی دکمهها حرکت میکردن. -ایشون آقای لندور از دفترمرکزی هستن. حسابدار ارشد. برای چند روز آینده اینجا خواهند بود. هر کمکی خواستن بهشون بکنید باشه؟ _بله حتما، آقای بریجز! خانم اتکینسون با آمریکایی دست داد و صورتش گل انداخت. موهای سفید خوش رنگش به نظر خوش حالتتر میاومد. وقتی آمریکایی خیلی سرد چرخید شارلوت فوری نگاهش رو دزدید. دوتا چشم آبی روی اون زوم شده بود، وقتی اون چیزی دربارهی شارلوت نگفت انگار دعاهاش مستجاب شده بود و با خوندن ذهنش میتونست بفهمه که در آینده باید جلوی زبونشو بیشتر بگیره. توجه از سمت این مرد که به سختی میشد نگاهش کرد آخرین چیزی بود که شارلوت میخواست …
دانلود رایگان رمان عروس شرطی اثر پاتریشیا ویلسون
دانلود رمان عروس شرطی 3.79 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت