دانلود رمان ماهت میشم از یاسمن فرحزاد با لینک مستقیم
رمان ماهت میشم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، تخیلی، بزرگسال
نویسنده رمان: یاسمن فرحزاد
تعداد صفحات: 4833
خلاصه رمان: یاسمن، دختری که زندگیاش از کودکی به جهنم تبدیل شده؛ چون پسرعموی خشن و بیرحمش، کارن، تمام خانوادهاش را به خاک و خون کشیده و او را مثل اسیر در خانهاش زندانی کرده است. کارن عشق بیمار گونهای دارد؛ حاضر است برای نگه داشتن یاسمن، حتی قلاده به گردنش ببندد. اما وقتی دشمن قدیمی کارن، گرگینهای مغرور و کلهشق، بهطور اتفاقی یاسمن را میبیند، همه چیز تغییر میکند. حالا یاسمن میان دو آلفا گرفتار شده؛ یکی دیوانهوار میخواهد او را حفظ کند و دیگری با تمام قدرت برای تصاحبش میجنگد… و در این میان، قلب زخمی یاسمن است که باید سرنوشتش را انتخاب کند …
قسمتی از متن رمان ماهت میشم
دردی عجیب تو ناحیه گردنم و شاهرگ گردنم حس میکردم. سر و صداهای زیادی بالای سرم بود. خیلی صداها! صدای داد و فریاد چند نفر که اصلا نفر که اصلا نمیفهمیدم چی میگن. صدای هوهوی بادی که از پنجره باز به داخل سرایت میکرد و مثل دخترکی ترک، دور اتاق چرخ میزد و میرقصید. به سختی پاهام رو تکون دادم، دستم رو بالا آوردم و روی گردنم چسبوندم. با حس تر بودن گردنم با بدبختی چشمهایی که انگار بهشون وزنههای چهار کیلویی وصل کردن رو تکون دادم. پرده حریر آبی رنگ اتاق تو تنازی باد میرقصید و تکون میخورد. میتونستم ماه کامل رو ببینم. به سختی آب گلوم رو قورت دادم و انگشتهای تر شدم رو جلوی صورتم آوردم. قرمزی و گرمی اون ماده لزج روی گردنم، بیشباهت به خون نبود. گیج و سر در گم
از جام بلند شدم و روی لبه تخت نشستم. شلوارم پایین تخت بود. استخون کمرم و گردنم رو انگار با چوب یک نفر شکسته! به سختی سرم رو بالا آوردم و دست لرزون و بیحسم رو روی گردن و جراحتی که نمیدونستم چیه و به شدت میسوخت گذاشتم. عقلم کار میکرد، برعکس تن سر شدم. کارن اینجا بود، یادمه میخواست چی کار کنه. تو آخرین لحظه صدای پدر بزرگم رو شنیدم و اون گرگ! كم كم تصاویر چیزهایی که دیده بودم کاملا برام شفاف شد. به سختی شلوارم رو با یک دست پام کردم و روی پاهای سستم ایستادم. _با… با… فرهاد؟ صدای گرفته و آرومم رو خودم هم به سختی شنیدم. سرم گیج میرفت نزدیک در دنیا دور سرم چرخید. به سختی به دیوار تکیه دادم که زیر پاهام خالی شد و نفهمیدم چه طوری جلوی در
با پهلو زمین خوردم. درد در تک به تک ذرات مولکولی وجودم رخنه کرده درست مثل یک سرطان حاد وجودم پر از غدههای دردناکی بود که میخواستن وجودم رو متلاشی کنند. کف دست خونیم رو روی کف پوشهای سفید رنگ زمین گذاشتم و سعی کردم بلند شم. تقلاهام بینتیجه بود با افتادن سایه کارن روی صورتم، با نگرانی خودم رو عقب کشیدم. _کجا با این عجله؟ بودی حالا… گوشه سمت راست پیشونیش خونی بود و قطرههای خون خشک شده تا نزدیکی شقیقههای نبض دارش ادامه داشت. با متانت جلوم زانو زد. دستم رو روی زمین چسبوندم و به عقب خودم رو هول دادم ولی کف دستم سر خورد و بازم پخش زمین شدم. _اوه نه انگار واقعا عجله داری. از لحن پر تمسخر و پر کنایهاش چشمهام رو بستم و …
دانلود رایگان رمان ماهت میشم اثر یاسمن فرحزاد
دانلود رمان ماهت میشم 19.18 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت